مقدمه
شایستگی اجتماعی به معنای برخوردار بودن از دانشها و مهارتها و توانمندیهایی که موجب ارتقاء فرد از سطح متوسط اجتماعی میشود؛ میباشد. شایستگی اجتماعی هدف نیست؛ بلکه وسیلهای برای رسیدن به هدف اصلی یعنی قرب به خدا و بندگی میباشد. شایستگی اجتماعی به عنوان ابزاری برای سلوک هر چه بهتر و آسانتر لازم است.
در بستر نهج البلاغه و در کنار سفره معرفتی امیرالمؤمنین علیهالسلام بحث را پیگیری کرده و راهکارهای کسب شایستگی اجتماعی را بیان میکنیم:
اظهارنظر بدون آگاهی به شایستگی اجتماعی آسیب میزند
«مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»[1]
«كسى كه از گفتن «نمىدانم» روى گردان است به هلاكت و نابودى مىرسد»
گاهی گمان میکنیم اظهارنظر در همه امور نشانه برتری و شایستگیست در حالی که باید این حقیقت را بپذیریم که هر فردی در هر زمینهای صلاحیت نظر دادن نداشته و اگر در چنین زمینههایی اظهارنظر کند خود را به هلاکت افکنده و شخصیت اجتماعی خود را نابود کرده است.
اگر درباره امری از ما سؤال شد و در آن زمینه اطلاعات و دانش کافی نداشتیم(مانند خیاطی، مسائل پزشکی، مسائل اقتصادی و…)؛ گفتن «نمیدانم» را کسر شأن ندانیم؛ بلکه باور کنیم اگر در این باره نظر دهیم شایستگی اجتماعی خود را از دست خواهیم داد.
به خصوص آن که در برخی مواقع اظهارنظر بدون آگاهی، به طرف مقابل نیز صدمه زده و چه بسا بر مبنای آن تصمیمی بگیرد که آسیب آن جبران ناپذیر خواهد بود.
تاریخ جلسه: 98/4/25 ـ جلسه 3
برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی
[1] نهجالبلاغه (مرحوم فیضالاسلام)، حکمت 82