توانمندی ـ بخش بیستم

مقدمه

 

انسان، به عنوان خلیفه الهی ذاتا توانمند آفریده شده است. خدای سبحان استعدادها و توانمندی‌های گوناگونی را در وجود او به ودیعه نهاده است لکن او در گذر روزگار از توانمندی خویش غافل شده و ناتوانی بر او عارض می‌شود. پس ناتوانی با ذات انسان ناسازگار است.

توانمندی مطلوب، آن است که انسان با اخلاص و سرعت بیشتری در عرصه بندگی گام گذاشته و از استعدادهای بالقوه‌ای که خدای سبحان در وجود او به ودیعه نهاده است؛ بهترین و بیشترین استفاده را ببرد.

 

شریعت، مسیر توانمندسازی

 

تمامی آموزه‌های شریعت، بر مبنای حفظ و افزایش توانمندی است. اگر قرآن افراد را تشویق به نصرت دین خدا می‌کند و یا دستور به اقامه نماز، پرداخت زکات و انجام سایر واجبات می‌کند معلوم است که خداوند توانایی انجام این امور را به آنان عطا نموده است.

 

در رکاب حضرت ولی‌عصر (عج) افراد توانمند حضور دارند

 

شیعه منتظر، توانمند است و خود را برای زمان ظهور آماده نموده تا با تمام توان در محضر ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه قرار گیرد.

در زیارت آل‌یس به محضر امام زمان ارواحنا فداه عرضه می‌داریم:

«نُصرَتی مُعدّةٌ لَکُم»[1]

«یاری‌ام برای شما آماده است»

این عبارت نشان می‌دهد مکتب تشیع، افراد را توانمند پرورش می‌دهد.

 

شیطان بر ناتوانان مسلط می‌شود

 

شیطان قدرت نفوذ بر بندگان خداوند را ندارد زیرا آنان توانمند هستند:

 

«إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»[2]

«به راستی که تو(شیطان) بر بندگان من سلطه نخواهی داشت»

اگر فرد در عرصه بندگی گرفتار ضعف و ناتوانی شود؛ شیطان بر وی مسلط شده و او را گمراه می‌کند. بنابراین، توانمندی، نه یک امتیاز بلکه یکی از امور ضروری است.

 

یکی از تذکرات مهم قرآنی، یادآوری توانمندی هایی است که در وجود انسان بوده لکن پرده‌ای غفلت آن را پوشانده است. قصد داریم این مبحث را در بخش پایانی قرآن کریم مورد بررسی قرار دهیم:

–        چه اموری موجب توانمندی انسان است؟

–        چه اموری نشانه توانمندی انسان است؟

در برخی آیات، علامت و عامل توانمندی از صریح یا ظاهر آن برداشت می‌شود اما در برخی آیات دیگر، با توجه به قانون «یُعرفُ الاشیاءُ بأضدادها» از مفهوم مخالف آن به مطلوب خویش می‌رسیم.

قوانین نظام عالم، تغییرپذیر نیست. عوامل توانایی و ناتوانی در زمان‌های گوناگون و در افراد مختلف یکسان است به همین دلیل با شناسایی توانمندان و ناتوانان، عوامل مؤثر در توانمندی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

با شناسایی عوامل توانمندی به این حقیقت پی می‌بریم:

  • میزان توانمندی افراد، به رفتار و انتخاب‌های خودشان بستگی دارد.

 

نماد توانمندی؛

 

قوم عاد

 

«وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِیمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِیهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَیءٍ إِذْ كَانُوا یجْحَدُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ یسْتَهْزِئُون»[3]

«ما به آن‌ها [قوم عاد] قدرتى دادیم كه به شما ندادیم، و براى آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم اما نه گوش‌ها و چشم‌ها و نه عقل‌هایشان براى آنان هیچ سودى نداشت، چرا كه آیات خدا را انكار مى‌‏كردند و سرانجام آنچه را استهزا مى‌‏كردند بر آن‌ها وارد شد!»

آیه مربوط به قوم عاد است که علاوه بر توانمندی جسمی، از قدرت فکری بالایی برخوردار بوده و در شهرسازی و صنعت ساخت و ساز تبحّر داشتند[4]. بنابراین قوم عاد نماد افراد توانمند هستند. همچنین عبارت «مَكَّنَّاهُمْ» اذعان به توانمندی قوم عاد داشته و بیان می‌کند قدرت و مکنت قوم عاد نعمتی خدادادی بود.

«واو» در جمله «وَ جَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَ أَبْصَارًا وَ أَفْئِدَةً» واو تفسیر است یعنی این جمله، عبارت «مَكَّنَّاهُمْ» را اینگونه توضیح می‌دهد: پروردگار با اعطای سه نعمت سمع، بصر و فؤاد قوم عاد را توانمند ساخت.

علی‌رغم این توانمندی خدادادی، سرانجامِ قوم عاد نازیبا بود زیرا هیچ‌یک از دارائی‌های آنان برایشان سودی نداشت چرا که قوم عاد نشانه‌های الهی را تکذیب کردند.

 

عوامل توانمندی؛

 

با توجه به محتوای آیه، به بیان عوامل توانمندی می‌پردازیم:

حس شنوایی، بینایی و نعمت قلب (ادراک) از ابزار توانمندی انسان است که در صورت استفاده صحیح، عامل توانمندی خواهد بود.

 

  • استفاده صحیح از قدرت شنوایی

 

اولین ابزار توانمندی که در آیه ذکر شده است؛ قدرت شنوایی است. حس شنوایی اولین حسی است که در وجود انسان فعال شده و آخرین حسی است که غیرفعال می‌شود.

شنیده‌ها در وجود فرد تأثیرگذارند: شنیده‌های نامناسب موجب کسالت، عجز و ضعف افراد شده و شنیده‌های مناسب موجب توانمندی و سرعت و سبقت در بندگی است.

بنابراین کسانی که خواهان توانمندی هستند می‌بایست مراقبه‌ای بر شنیده‌های خویش داشته باشند. در خصوصیات مؤمنین، که مصداق توانمندان هستند؛ آمده است:

«وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‏»[5]

«کسانی که از گفتار بیهوده روی‌گردانند»

عامل توانمندی استفاده صحیح از قدرت شنوایی است. اگر انسان سمعِ قبول داشته باشد و هنگام شنیدن حقیقت بدون تردید و انکار آن را بپذیرد؛ توانمند خواهد شد.

 

  • استفاده صحیح از قدرت بینایی

 

ابزار دیگر توانمندی، بهره‌مندی از قدرت بینایی است. خداوند به انسان دیده‌ای عطا نمود که قادر بر مشاهده حقیقت و باطن امور است.

دیدنی‌ها نیز بر میزان توانمندی فرد اثرگذار است. اگر فرد از قدرت بینایی خویش به شایستگی استفاده کند؛ توانمند خواهد شد. استفاده صحیح از قدرت بینایی یعنی فرد:

از ظاهر امور عبور کرده و با ژرف‌نگری، بر حقیقت و باطن آن مطلع شود.

در مشاهده اسباب توقف نکرده و در باطن آن‌ مسبب الاسباب را ببیند:

دیده‌ای باید سبب سوراخ کن
تا حُجُب را بَر کَنَد از بیخ و بن
تا مُسبب بیند اندر لامکان
هرزه داند جهد و اکساب و دکان[6]

با دیده بصیرت، همه اشیاء را نشانه‌ای از جانب خداوند ببیند.

وجود خویش را مالامال از آیات الهی بداند:

«فی أنفُسِکُم أفلا تُبصِرون»[7]

«و در وجود شما (آیات الهی است) آیا نمی‌بینید؟!»

نزدیکی خداوند را به خویش دریابد:

«نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»[8]

«ما به انسان از رگ گردن نزدیک‌تریم!»

 

دوست نزدیک‌تر از من به من است

وین عجب‌تر که من از وی دورم!

چه کنم با که توان گفت که او

در میان من و من مهجورم![9]

 

اگر انسان استفاده صحیحی از قدرت بینایی خویش نداشته باشد و با ظاهربینی و سطحی‌نگری، بر حقایق چشم بندد؛ ناتوان خواهد شد.

 

  • دلدادگی

 

یکی دیگر از ابزار توانمندی، دل است. خدای سبحان انسان را به گونه‌ای آفریده است که قدرت دلدادگی و عشق‌ورزی دارد. دلدادگی انسان را توانمند می‌کند برای مثال مادر به دلیل شدت علاقه به فرزند خویش، قادر بر انجام امور دشواری می‌شود که در شرایط عادی نمی‌توانست انجام دهد. حال اگر محبوب آدمی، محبوبی ابدی و قدرتمند باشد؛ میزان توانمندی او چقدر خواهد شد!

عاشق شو ارنه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی[10]

ادب دلدادگی به حق، ترک گله‌گذاری و شکایت از خداوند و تقدیرات الهی است:

لاف عشق و گله از یار، زهی لاف دروغ!
عشقبازان چنین مستحق هجرانند[11]

 

خواستن یا نخواستن، مسئله این است!

 

دانستیم خدای سبحان ابزار و امکانات توانمندی را در اختیار انسان قرار داده است:

  • سمعی آماده شنیدن پیام حق
  • چشمی آماده دیدن حقایق
  • قلبی آماده دلدادگی به حق

شخص می‌تواند با اختیار و انتخاب خویش این ابزار را در مسیر توانمندی یا ناتوانی به کار گیرد.

به بیان دیگر، ظرفیت و قابلیت توانمندی در وجود انسان قرار داده شده است اما نحوه استفاده از آن به اختیار فرد واگذار شده است.

بیان حقایق نیز برای کسانی سودمند و ثمربخش است که از قوای خویش استفاده صحیح نمایند:

«إِنَّ فی‏ ذلِكَ لَذِكْرى‏ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ»[12]

«در این(حقیقت) تذكّری است براى آن كس كه عقل دارد یا گوش دل فرا دهد»

 

انسان، وجودی است که انواع امکانات در اختیار او قرار گرفته است و اگر فردی از ابزار و قابلیت توانمندی استفاده نکند؛ محکوم به ناتوانی است. او مانند شخصی است که با خودآزاری و آسیب به اعضای بدن خویش، خود را ناتوان ساخته است.

فردی که بهره‌برداری صحیحی از قوه سامعه یا عاقله خویش نداشته باشد؛ از چارپایان نیز ارزش کمتری دارد:

 

«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلا»[13]

«آيا گمان مى‌‏برى بيشتر آنان مى‌‏شنوند يا مى‏‌فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپايان‌ند، بلكه گمراه‌ترند!»

 

عامل ناتوانی؛

 

هوا پرستی

 

«أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ»[14]

«آیا دیدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اینكه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده‏اى افكنده است؟! با این حال چه كسى مى‏تواند غیر از خدا او را هدایت كند؟! آیا متذكّر نمى‌‏شوید؟!»

در آیه علامت و عامل ناتوانی بیان شده است که از مفهوم مخالف آن به نماد و عامل توانمندی پی می‌بریم.

آیه، توجه مخاطب را به سوی فردی جلب می‌کند که در عوض خداپرستی، هواپرست شده است. او هوای نفس را معبود خویش قرار داده و طبیعتا این عمل آثاری در پی خواهد داشت:

-خداوند او را گمراه می‌کند؛ زیرا می‌داند دیگر هدایت نخواهد شد. بنابراین گرفتار خواری و ذلت می‌گردد.

– خدای سبحان کاراییِ گوش و چشم و قلب او را محدود می‌نماید:

  • با وجود مُهری که خداوند بر گوش او می‌زند؛ دیگر توانایی شنیدن سخن حق را نخواهد داشت.
  • مُهری بر قلب او زده می‌شود که مانع از دلدادگی و محبتش به خدای سبحان خواهد شد. او توانایی شناخت معشوقِ برتر و توفیق اظهار ارادت به او را ندارد.
  • پرده‌ای بر چشم او افکنده می‌شود که وی را ناتوان از مشاهده حقیقت می‌کند.

در عالم ظاهر، اگر کسی حواس شنیداری و بینایی خویش را از دست بدهد ناتوان جسمی محسوب می‌شود بنابراین فردی که کارایی معنوی گوش، چشم و قلب خود را از دست می‌دهد ناتوان روحی و معنوی محسوب می‌شود.

 

ناتوانی تصادفی نیست

 

انسان، ذاتا توانا آفریده شده به گونه‌ای که گوش او توانایی شنیدن کلام و پیام حق را داشته؛ چشم او قادر بر دیدن حقایق است و قلب او قدرت تبادل احساسات بین فرد و خالق و بین فرد و سایر مخلوقات را دارد. پس چه می‌شود که خداوند توانمندی‌های ذاتی فرد را باز پس گرفته و او را در اوج ناتوانی قرار می‌دهد؟

این ناتوانی، تصادفی و بی‌حکمت نیست؛ خداوند بیهوده بر دل و گوش کسی مُهر نمی‌زند و بر چشمش پرده نمی‌افکند؛ این امور نتیجه اختیار و انتخاب نادرست فرد است.

عامل ناتوانی در صدر آیه بیان شده است: «مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» کسی که بنده هوای نفس خویش است؛ به دست خویش، خود را ناتوان نموده است. کسی که تمام توجه خود را صرف امور نفسانی کرده و معبود خویش را دنیای فانی و مادیات قرار داده است؛ مشمول مجازات الهی قرار می‌گیرد.

 

با توجه به مفهوم مخالف این آیه، افراد توانمند قدرت دیدن و شنیدن حق را داشته و قادر بر دلدادگی به خداوند می‌باشند؛ زیرا بر هوای نفس خویش مسلط بوده از توجه تامّ به مادیات پرهیز می‌نمایند.

 

نماد ناتوانی

 

اعراض از پیکِ حق و نسبت ناروا دادن

 

«ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ»[15]

«سپس از او روى گردان شدند و گفتند: «او تعلیم یافته‏اى دیوانه(یا جن زده) است!»»

در این آیه دو نماد ناتوانی ذکر شده است که از مفهوم مخالف آن، به نماد توانمندی پی می‌بریم.

کفار و مشرکین در واکنش به گفتار الهیِ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از ایشان روی گرداننده و نسبتی ناروا به حضرت می‌دادند:

  • «مُعَلَّمٌ» به معنای تعلیم یافته، فردی که صرفا آنچه را یاد گرفته به دیگران می‌گوید و خود از علم بی‌بهره است.
  • «مَجْنُونٌ» به معنای فرد جن‌زده یا فردی که از عقل بی‌بهره است.

کفار و مشرکین توانایی شنیدن و درک پیام الهی را نداشتند؛ به همین دلیل از آن رویگردان شده و به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله توهین می‌کردند. این دو رفتار ناصحیح، نماد ناتوانی می‌باشد.

افراد ناتوان، «توانایی شنیدن حقیقت» را نداشته و از آن رویگردانند. به علاوه، اگر کسی پیام الهی را به گوش‌شان برساند و حقیقت را برایشان تبیین نماید و یا نحوه زندگی صحیح را آموزش بدهد؛ عقل و علم وی را زیر سؤال برده و به او نسبت ناروا می‌دهند (انگ می‌زنند).

گاه انسان، با گفتار یکی از بزرگان و اولیاءحق مواجه می‌شود اما آن را درک نمی‌کند. در این هنگام، افراد ناتوان نه تنها کلام اولیاءحق را نپذیرفته بلکه به شخصیت آنان نیز آسیب وارد کرده و فضائل آنان را زیر سؤال می‌برند. اعراض از ولیّ خدا و پیک حق نشان می‌دهد که شخص توانایی شنیدن و درک گفتار او را ندارد.

در مقابل، انسان توانمند و منصف به خوبی واقف است که عدمِ درک او، دلیل بر نقصان یا عدمِ صحت گفتارِ ولیّ خدا نیست؛ بنابراین اگر انسان منصف باشد عقل خود را محکوم کرده و برای فهم کلام بزرگان تلاش می‌کند. پذیرش حقیقت و پرهیز از نسبت ناروا به اولیاءحق نماد توانمندی است.

 

نماد توانمندی؛

 

روابط اجتماعی سالم

 

«إِنَّ الْمُتَّقِینَ فىِ مَقَامٍ أَمِین * … مُّتَقَابِلِینَ»[16]

«به راستی که متقین در جایگاه امنی قرار داشته و… در مقابل یكدیگر مى‏نشینند»

 

در این آیه نماد توانمندی ذکر شده است.

متقین در زمره توانمندان قرار دارند زیرا قدرت مبارزه با شیطان و هوای نفس را داشته و بر انجام طاعت و ترک معصیت توانا هستند.

سرانجام نیکوی متقین و جاودانگی آنان در بهشت دلیل دیگری بر توانمندی آنان است.

یکی از ویژگی‌های متقین در بهشت، «متَقَابِلِینَ» بودن آن‌هاست یعنی با سایر بهشتیان ارتباط و انس داشته، مورد قبول یکدیگر هستند و از ارتباط با هم لذت می‌برند، هر یک از بهشتیان جایگاه والایی دارند و در عین حال از اینکه افراد دیگری همراه‌شان در بهشت حضور دارند؛ دلگیر نمی‌شوند. به بیان دیگر، بهشتیان توانایی «برقراری ارتباط سالم با دیگران» را دارند.

قیامت، ادامه دنیاست؛ بنابراین متقین در دنیا نیز از توانایی «برقراری ارتباط سالم» و «انس با دیگران» برخوردارند.

 

عملکرد افراد ناتوان در ارتباطات اجتماعی

 

افراد ناتوان گرفتار زندگی عنکبوتی هستند و قدرت برقراری ارتباط با افراد را ندارند، آن‌ها از کمبود سعه صدر رنج می‌برند به همین دلیل تحمل شنیدن نظرات مخالف دیگران و ایجاد تعامل را ندارند. همچنین، توانایی ابراز احساسات خود را نداشته و از انس با افراد محروم هستند. افراد ناتوان، تحمل مشاهده پیشرفت و موفقیت دیگران را نداشته و اگر نظاره‌گر موفقیت فردی باشند آن را انکار می‌کنند!

ممکن است برخی افراد در شرایط عادی، اینگونه نباشند اما به مجرد آن که اندکی ترفیع رتبه یافته و منزلت آنان از سایرین متمایز شود؛ توان برخورد و تعامل با افراد را نداشته و گرفتار خودبرتربینی می‌شوند.

 

عملکرد توانمندان در ارتباطات اجتماعی

 

افراد توانمند، قدرت برقراری ارتباط سالم با دیگران را دارند:

  1. این افراد به دلیل برخورداری از سعه صدر، ظرفیت شنیدن نظرات دیگران را داشته و با اطرافیان انس می‌گیرند.
  2. توانمندان به خوبی دریافته‌اند که هیچ فردی کامل نیست به همین دلیل در مواجهه با دیگران، بر کمالات و ویژگی‌های مثبت‌شان تمرکز کرده(هنر زیبابینی) و از تعامل با آنان لذت می‌برند.
  3. افراد توانمند از پیشرفت اطرافیان لذت می‌برند و کمالات آنان را تحسین می‌کنند.
  4. کلمه «متقابلین» نشان می‌دهد که ظاهر و باطن توانمندان هماهنگ بوده و رفتار ظاهری آنان نمایانگر احساس درونی‌شان است. اینگونه نیست که در دل کینه فردی را داشته باشند اما در ظاهر به او لبخند بزنند؛ بلکه باطن خود را از هر گونه کدورت تطهیر نموده و در ظاهر نیز به شایستگی با افراد برخورد می‌کنند. به بیان دیگر، افراد توانمند قدرت مدیریت احساسات دارند.

(ممکن است گفته شود که ابراز ناراحتی و دلخوری، بهتر از پنهان نمودن آن است. در پاسخ گفته می‌شود: مطلوب شرع، سعه صدر است و افراد باید تلاش کنند تا ظرفیت خویش را گسترش داده و زودرنج نباشند)

 

 

تاریخ جلسه: 1399.10.22 ـ جلسه بیستم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] مفاتیح الجنان، زیارت آل‌یس

[2] سوره مبارکه حجر، آیه 42

[3] سوره مبارکه احقاف، آیه 26

[4] سوره مبارکه فجر، آیه 6 و 7 و 8

[5] سوره مبارکه مؤمنون، آیه 3

[6] مولوی

[7] سوره مبارکه ذاریات، آیه 21

[8] سوره مبارکه ق، آیه 16

[9] سعدی

[10] حافظ

[11] حافظ

[12] سوره مبارکه ق، آیه 37

[13] سوره مبارکه فرقان، آیه 44

[14] سوره مبارکه جاثیه، آیه 23

[15] سوره مبارکه دخان، آیه 14

[16] سوره مبارکه دخان، آیه 51 و 53

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *