«هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة»
عوامل عزت و ذلت را از دید قرآن کریم بررسی میکنیم تا ببینیم چه اموری موجب ذلت میشود که از آن امر دوری کنیم و چه اموری مایه عزت است که از حضرت خواهش کنیم برای یکایک ما دعا کنند آن امر بر ما مستقر شود.
ادعا و خودباوری کاذب، عامل ذلت
سوره مبارکه بقره، آیه11
«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ»
«و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مىگويند ما خود اصلاحگريم »
- یکی از عوامل ذلت ادعا و خود باوری کاذب است. زمانی که به منافقین گفته شد در زمین فساد نکنید، گفتند ما اهل ارشاد و اصلاح هستیم نه فساد.
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
- ادعا فقط شامل امور منفی نمیشود بلکه ممکن است انسان ادعای امور مثبت را کند و به عنوان مثال خیرات و کمالات را به خود نسبت دهد.
- حتی اگر توفیق انجام خیرات و حسنات زیادی را داریم باید علیالدوام در عرصه بندگی هرگاه به پرونده عملمان نگاه میکنیم آن را ناقص بدانیم، در این صورت حضرات معصومین علیهم السلام خود اصلاح آن را بر عهده میگیرند و نواقصمان را جبران میکنند.
- به میزانی که خود را ناقص و مقصر بدانیم خشوع و خضوع و تضرعمان در محضر حق بیشتر می شود و به تبع از عزت بهره مند می شویم.
امام موسی کاظم علیهالسلام در روایتی میفرمایند:
« …لَا تُخْرِجَنَّ نَفْسَكَ مِنْ حَدِّ التَّقْصِيرِ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ وَ طَاعَتِه…»[1]
« مبادا خودت را در عبادت و طاعت خداى عز و جل بى تقصير دانى»
عدم تکریم خوبان، عامل ذلت
سوره مبارکه بقره، آیه13
« وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ »
«و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد مىگويند آيا همان گونه كه كم خردان ايمان آوردهاند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كمخردانند ولى نمىدانند »
- از عوامل ذلت تحقیر خوبان و عدم تکریم آنان است.
در روایت آمده: « عند ذکرالصالحین تنزل الرحمۀ»[2] هنگام یاد و ذکرصالحین رحمت الهی نازل می شود.
- بیان عیوب خوبان در عوض ذکر محاسن و خوبیهایشان تحقیر آنان است و به یقین انسان را گرفتار عذاب الهی می کند.
- قرآن از دسته ای یاد میکند که مؤمنین را سفیه میخوانند و به تعبیر امروزه آنان را ساده و یکرنگ و بی کلک می دانند. خداوند به همه عالم بخشنامه میدهد و ذلت آنان را اعلام میکند و عنوانی که بر مؤمنین بار کردند را به خودشان نسبت می دهد (کلمه «ألا» به معنی اگاه باشید است).
شکر نعمات ، عامل عزت
سوره مبارکه بقره، آیه25
« وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»
« و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند مژده ده كه ايشان را باغهايى خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جويها روان است هر گاه ميوهاى از آن روزى ايشان شود مىگويند اين همان است كه پيش از اين [نيز] روزى ما بوده و مانند آن [نعمتها] به ايشان داده شود و در آنجا همسرانى پاكيزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند »
- سخن از بهشتیان است، افرادی که تحت نفوذ شیطان نبودند و هر روزیای که در بهشت نصیبشان میشد را ادامه روزی و نعمات دنیایی خود می دانستند.
- با آنکه نعمات بهشت قابل قیاس با نعمات دنیا نیست، اما بهشتیان زمانی که از نعمات بهشت متنعم میشدند ادب به خرج میدادند و لطف خداوند در بهشت را ادامه لطف دنیا میدیدند.
- یکی از رموز عزت این است که انسان نعماتی که از آن بهرهمند است را ببیند و شاکر و قدردان آن باشد و در مقابل نادیده گرفتن نعمات سبب نفوذ شیطان و به تبع ذلت میشود.
- تمامی نعماتی که اکنون از آن بهرهمندیم لطفی الهی است، فقط انواع آن مختلف است به عنوان مثال تجرد و تأهل، خانه ملکی و استیجاری، اولاد داشتن و نداشتن و … چنین دیدگاهی ما را علی الدوام شاکر الطاف حق می کند و به ما عزت عطا می کند.
- هرکس در دنیا ارزاق و الطاف الهی را نشناخت و آن را انکار کرد در آخرت از آن بی بهره است.
دریافت فیوضات الهی، عامل عزت
سوره مبارکه بقره ، آیه 37
« فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ »
« سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دريافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى او[ست كه] توبهپذير مهربان است »
- یکی از عوامل عزت، دریافت فیوضات الهی است (تلقی باب تفعل است و از معانی آن قبول و مطاوعه است). خدای سبحان فیاض و بسیار فیض رسان است پذیرش این فیوضات بنده را عزیز می کند و استنکاف از پذیرش او را ذلیل می گرداند.
- پذیرش و به کارگیری فیوضات الهی سبب بهره مندی از فیوضات بعدی است و عدم استفاده سبب محرومیت از آن.
آدم کلمات الهی را قبول کرد و به همین جهت توبهاش مقبول شد. مطابق روایات این کلمات:« يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن » بود. در روایت آمده زمانیکه حضرت آدم به نام مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام رسید دگرگون شد و انقلابی در درونش ایجاد شد.
تاریخ جلسه : 97/6/21 ـ جلسه 3
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] کافی ، ج2، ص72
[2] سفینۀ البحار، ج3، ص54