عوامل عزت و ذلت از منظر قرآن ـ جلسه شانزدهم

ادعای نابجا و عدم التزام به وظایف و رعایت نکردن ادب در پیشگاه ولی خدا، از عوامل ذلت

 

سوره مبارکه بقره ، آیه246

«أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ »

«آيا از [حال] سران بنى اسرائيل پس از موسى خبر نيافتى آنگاه كه به پيامبرى از خود گفتند پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پيكار كنيم [آن پيامبر] گفت اگر جنگيدن بر شما مقرر گردد چه بسا پيكار نكنيد گفتند چرا در راه خدا نجنگيم با آنكه ما از ديارمان و از [نزد] فرزندانمان بيرون رانده شده‏ايم پس هنگامى كه جنگ بر آنان مقرر شد جز شمارى اندك از آنان [همگى] پشت كردند و خداوند به [حال] ستمكاران داناست »

قرآن گروهی از بنی اسرائیل را معرفی می کند که بعد از مرگ موسی به پیامبرشان پیشنهاد دادند در زمره مجاهدین باشند، پیامبرشان گفت درخواستی دارید که اهلش نیستید و چنین هم شد زیرا زمانی که جنگ شد آنان فرار  کردند و با این فرار ذلت را برای خود برگزیدند.

  • فرار از جنگ یکی از گناهان کبیره است و سبب بار شدن عنوان ظالم بر فرد می شود و به تبع او را ذلیل می کند.
  • یکی از عوامل ذلت این است که انسان به وظایفی که بر عهده دارد ملتزم نشود و به دنبال کاری دیگر باشد و از وظیفه فعلی شانه خالی کند در حالی که وظیفه بندگی اقتضا می‌کند هر زمان به وظایف خاص آن زمان پرداخت.
  • یکی دیگر از عوامل ذلت ادعای نابجاست. بنی اسرائیل ادعای جهاد و مبارزه را کردند اما از این ادعا سرباز زدند.
  • علت ذلتی که در پی ادعای نابجا ایجاد می‌شود منیتی است که در مدعی وجود دارد و بر طبق آن مدعی بر توان و حول و قوه خود حساب باز می‌کند.
  • یکی دیگر از عوامل ذلت کار کردن به غیر قصد قرب الهی است.
  • یکی دیگر از عوامل ذلت رعایت نکردن ادب در پیشگاه ولی خداست. بنی اسرائیل با آنکه در محضر حضرت موسی بودند و لازمه ادب این بود که درخواست خود را در قالب دعا (که درخواست دانی از عالی است) عنوان کنند اما خود صراحتاً و بی پرده به حضرت موسی امر می‌کنند و می‌گویند برای ما پادشاهی را بفرست تا در راه خدا مبارزه کنیم درحالی که اگر این درخواست را با کنایه و تقدیر بیان می کردند چنین جسارتی محسوب نمی‌شد.

 

دعا، عامل عزت

 

سوره مبارکه بقره، آیه250

«وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»

«و  هنگامى كه با جالوت و سپاهيانش روبرو شدند گفتند پروردگارا بر [دلهاى] ما شكيبايى فرو ريز و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه كافران پيروز فرماى »

  • یکی از عوامل عزت، دعاست. در دعا فرد بر حول و توان خود اتکا نمی‌کند و فقط دست نیاز بر درگاه حضرت حق فرود می آورد. طالوت که به تصریح قرآن قدرت بسیار زیادی داشت و از علم والایی برخوردار بود زمانی که در مقابل جالوت قرار می‌گیرد به حول و توان خود تکیه نمی‌کند بلکه دست به دعا بر می‌دارد و از خداوند می‌خواهد :«رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا …»

 

تاریخ جلسه : 97/7/3 ـ جلسه 16

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *