مقدمه
شایستگی اجتماعی به معنای برخوردار بودن از دانشها و مهارتها و توانمندیهایی که موجب ارتقاء فرد از سطح متوسط اجتماعی میشود؛ میباشد.
در بستر نهج البلاغه و در کنار سفره معرفتی امیرالمؤمنین علیهالسلام بحث را پیگیری کرده و راهکارهای کسب شایستگی اجتماعی را بیان میکنیم:
نمایش مشکلات، مانعی برای کسب شایستگی اجتماعی
«وَ رَضِی بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ ضُرَّهُ»[1]
«به ذلّت و خوارى تن داده است كسی كه گرفتارى و پریشانى خود را (نزد دیگرى) آشكار نماید»
کسی که گرفتاریهایش را برای دیگران آشکار میکند؛ عزت اجتماعی خود را از دست میدهد. به عبارت دیگر، بازگو کردن ناکامیها و خاطرات ناخوشایند و به تعبیر عامیانه «درددل کردن»، در گذر زمان به عزت فرد آسیب میزند.
البته نمایش گرفتاریها و تلخکامیها، صرفا با گفتار نیست؛ گاهی ظاهر و صورت فرد نشاندهنده شدت گرفتاری اوست؛ شادابی گذشته را ندارد و اطرافیان به حال او افسوس خورده و او را به عنوان فردی شکستخورده، افسرده و ناتوان به یاد خواهند داشت. پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:
«الْمُؤْمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ وَ الْمُنَافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ»[2]
«مؤمن شوخ و خوشرو و منافق اخمو و خشمگین است»
همه افراد در زندگی مشکلاتی دارد که به نوبه خود مهم و چه بسا بزرگ باشد؛ آن چه که متفاوت است نحوه برخورد افراد با آن مسئله است. مؤمن با آن که مانند سایر افراد مشکلات و ابتلائات گوناگونی دارد؛ لکن اجازه نمیدهد که آنها بر روابط اجتماعیاش اثرگذار باشد و در هر جال خوش برخورد و سرحال است. منافق، ابرو در هم کشیده و عبوس است؛ یعنی ناراحتی و دردمندی خود را در صورت خود نشان داده و ناکامیها در روابط اجتماعی او اثرگذار است.
هر فردی توانایی آن را دارد که در مشکلات، احساسات خود را مدیریت کرده و در روابط اجتماعی مانند قبل خوشرو و شاداب باشد.
پاسخ به یک سؤال
شاید این سؤال در ذهن مخاطبین ایجاد شود که اگر انسان دغدغهها و غصههای خود را ابرای کسی بازگو نکند بسیار تحت فشار روحی قرار میگیرد؛ «نمیشود که با هیچکس درددل نکرد!».
پاسخ آن است که:
مطلع شدن اطرافیان از مشکل فردی، دردی از او دوا نمیکند چرا که اگر دیگران توانایی حل مشکلات و گرفتاریهای خود را داشته باشند ابتدا به مشکلات و معضلات خود رسیدگی میکنند؛ در نتیجه نه تنها مشکل فرد حل نشده بلکه مشکلی به مشکلات او اضافه شده است که همان «پایین آمدن سطح شایستگی اجتماعی» میباشد.
لکن مطلق حرف نزدن درباره مشکلات، فرد را در فشار روحی قرار میدهد و با توجه به مطلب عرض شده، باید مشکلات نزد کسی بیان شود که توانایی حل و رفع آن را داشته باشد و او کسی نیست جز خدای سبحان!
«أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیر»[3]
« آیا نمىدانى كه خدا بر هر چیزى قادر است؟»
و به اذن او حضرات معصومین از این ویژگی برخوردارند و واسطه ما برای دریافت فیوضات الهی هستند.
* باید توجه داشت که گاهی فرد به جهت مشورت، راهنمایی فکری و پیدا کردن راه چاره، به پزشک متخصص یا مشاور امین در مورد گرفتاری خود رجوع کرده و درباره مشکلات با او سخن میگوید؛ این مورد از بحث ما خارج است.
بنابراین یکی از راههای کسب شایستگی اجتماعی، آشکار نکردن گرفتاریها، ناکامیها و اندوهها برای دیگران است. کنترل احساسات و مدیریت آن به هنگام گرفتاری، نشانه عقل و توانمندی فرد است. کسی که دچار مصیبت یا مشکلی شده است و در هر جا و برای هر کسی، درباره آن صحبت میکند؛ از مدیریت احساسات بیبهره بوده و به تدریج شأن اجتماعی خود را از دست میدهد.
تاریخ جلسه: 98/4/11 ـ جلسه 1
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه، حکمت 2
[2] تحف العقول، النص، ص49
[3] سوره مبارکه بقره، آیه106