میل به خوبیها و امور پسندیده
دعای نهم دعاییست که حضرت به جهت اشتیاق به آمرزش الهی میخواندند. در فراز سوم این دعا آمده است:
«وَ إِذَا هَمَمْنَا بِهَمَّینِ یرْضِیكَ أَحَدُهُمَا عَنَّا وَ یسْخِطُكَ الْآخَرُ عَلَینَا فَمِلْ بِنَا إِلَى مَا یرْضِیكَ عَنَّا وَ أَوْهِنْ قُوَّتَنَا عَمَّا یسْخِطُكَ عَلَینَا»[1]
«پروردگارا! زمانی که ما قصد انجام دو امر را داشتیم که یکی از آن دو مورد موجب رضایت تو از ما شده و دیگری تو را علیه ما به خشم میآورد؛ پس میل ما را به سوی امری قرار ده که تو را از ما خشنود میسازد و نیروی ما را نسبت به امری که موجب خشمگین شدن تو علیه ما میشود؛ ضعیف گردان»
یکی از شاخصههای بهداشت روان آن است که فرد نسبت به انجام امور نیک رغبت داشته و از امور پست رویگردان باشد. از سویی، انجام امور نیک و پسندیده مورد رضایت پروردگار بوده و انجام امور پست و نادرست خشم الهی را برمیانگیزد. بنابراین، فردی که از سلامت روان برخوردار باشد مایل به انجام امور مورد پسند خدای سبحان بوده و از انجام امور پست امتناع میورزد.
بنده در این فراز از خدای سبحان درخواست مینماید که او به انجام اموری مایل باشد که مورد رضایت الهی بوده و از طرفی تواناییاش برای انجام امور ناپسند محدود و ضعیف شود. همچنین درخواست مینماید که ساماندهی امیال درونی او به دست خدای سبحان انجام گیرد به نحوی که گرایش او به انجام امور متعالی موجب موفقیت و سربلندی او و مانع انجام امور پست گردد.
در موقعیتهای زیادی انسان توانایی انجام دو امر متفاوت را دارد: یکی شایسته و مورد تأیید خداوند و دیگری ناشایست و مورد تأیید شیطان. فردی که از سلامت روان بهرهمند باشد تمایل به انجام امر پسندیده و مطلوب را دارد و نسبت به انجام آن اقدام مینماید.
به عنوان مثال، فردی در ارتباطات کلامی بسیار موفق است(به اصطلاح عامیانه زباندار است) در مواجهه با شخص دیگری که رفتار نادرستی با او دارد میتواند دو عکسالعمل داشته باشد: آن که با تندی و پرخاشگری با او برخورد کرده و مقابله به مثل کند و یا آن که در ذهن خود رفتار نادرست او را توجیه نموده (او مشکل جسمی دارد؛ به علت فقر تحت فشار است یا…) ، با مزاح و تغییر فضا، مسیر گفتگو را به سوی دیگری هدایت نماید.
و یا آن که به هنگام مصیبت، فرد همانطور که توانایی شکایت و جزع و فزع را دارد توانایی صبوری و حتی شکر را نیز دارد.
به عبارت دیگر، خداوند توانمندیهای متفاوتی را در وجود انسان نهادینه کرده است که شیوه استفاده از آنها بستگی به انتخاب فرد دارد. اگر او انتخاب صحیحی داشته و توانایی خود را در مسیر مطلوب مصرف نماید؛ بر توان او افزوده میشود لکن اگر با انتخاب نادرست خود، در مسیر ناپسندی حرکت نماید رفته رفته از توان او کاسته خواهد شد. فردی که از سلامت روان بهرهمند است توانایی خود را صرف امور پست و نامطلوب نمیکند.
تصمیمگیریهای صحیح نماد سلامت روان است.
پسندم آن چه را جانان پسندد!
«وَ أَعْمِ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا عَمَّا خَالَفَ مَحَبَّتَكَ»[2]
«پروردگارا! چشمان قلب ما را نسبت به آن چه با محبت تو ناسازگار است؛ نابینا قرار ده!»
در بهداشت روان، فرد نه تنها از انجام امور نامناسب و آسیبرسان پرهیز مینماید بلکه در دل نیز طالب آنها نمیباشد.
بنده در این فراز از خدای سبحان درخواست مینماید که دل او متوجه اموری که مخالف محبت الهیست، نباشد. گاه انسان از انجام معاصی پرهیز مینماید لکن در دل نسبت به آن تمایل دارد به عنوان مثال دروغ نمیگوید در حالی که بسیار به دروغ گفتن مایل است.
لکن بنده و عاشق حقیقی، تنها توجه به اموری دارد که با عشق الهی سازگار بوده و در عمل نیز بر همین اساس رفتار مینماید. به عبارت دیگر، اموری که مورد پسند خداوند نیست هرگز به نظر او نمیآید؛ بنابراین نه تنها هرگز به خود اجازه انجام امور نادرست را نداده بلکه به جهت عدم انجام آن نیز، ادعایی نخواهد داشت.
به عنوان مثال، فرد رزق حلال را تنها رزق قابل مصرف خود دانسته و همانطور که خوردن سنگ را ممنوع میداند؛ استفاده از مال حرام را نیز ممنوع دانسته و به جهت پرهیز از مصرف آن در برابر دیگران و خدای خویش ادعایی نخواهد داشت.
«ما» موصوله در عبارت «عَمَّا خَالَفَ» صاحب عقل و غیر آن را در برمیگیرد؛ بدین معنا که گاه اموری مورد پسند خداوند نبوده و گاه افرادی مورد رضایت الهی نمیباشند. بنابراین بنده از خدای خویش میخواهد نسبت به آنان که محبوب پروردگار بوده محبت داشته و نسبت به آنان که محبوب حضرتش نیستند تمایلی نداشته باشد.
امیال درونی انسان، نشاندهنده حقیقت شخصیت اوست. اگر فردی شخص معصیتکاری را به جهت انجام معصیت دوست داشته باشد؛ در حقیقت در دل تمایل به انجام آن معصیت دارد ولو در ظاهر مرتکب آن عمل نشود. همچنین اگر فردی، شخص نیکوکاری را به جهت انجام اعمال شایسته دوست داشته باشد؛ به جهت آن است که در دل تمایل به انجام آنها دارد.
پیشگیری بهتر از درمان!
«وَ لَا تَجْعَلْ لِشَیءٍ مِنْ جَوَارِحِنَا نُفُوذاً فِی مَعْصِیتِك»[3]
«پروردگارا! راه نفوذی برای معصیت در هیچ یک از جوارح ما قرار مده!»
در بهداشت روان، انسان پیشگیری ار ورود آسیب را بهتر از درمان و رفع آن میداند. بر همین اساس بنده در این فراز از خدای سبحان تقاضا مینماید که راه ورود معصیت در اعضا و جوارح او را مسدود نماید. توبه و طلب آمرزش هر چند کار صحیح و پسندیدهایست لکن بنده در فکر آن است که هرگز گناهی مرتکب نشود تا توبه و استغفاری لازم باشد؛ زیرا کسب توفیق این دو عمل و نیز قبولی آن بسیار دشوارتر از ترک گناه است.
تاریخ جلسه: 98/8/27
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] صحیفه سجادیه، دعای نهم
[2] صحیفه سجادیه، دعای نهم
[3] صحیفه سجادیه، دعای نهم