امر به معروف و نهی از منکر ـ بخش سی‌ام

امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرماید:

«لَعَنَ اللّهُ الاّْمِرینَ بِالْمَعْرُوفِ التّارِكینَ لَهُ وَالنّاهینَ عَنِ الْمُنْكَرِ الْعامِلینَ بِهِ»[1]

«لعـنـت خـدا بـر آنـان باد كه به معروف امر می‌كنند و خود آن را وا می‌گذارند و از منكر نهى می‌كنند و خود بدان دست مى‌زنند.»

 با توجه به فرمایش امیرالمومنین علیه‌السلام ضرورت «امر به معروف و نهی از منکر» بیشتر بر ما معلوم می‌گردد زیرا آنکس که نسبت به این حکم الهی بی‌تفاوت باشد ملعون است.

لعن را دوری از رحمت خدا معنا کرده‌اند. همچنین گفته‌اند: لعنت بدان معناست که انسان از وجود حقیقی خود فاصله بگیرد.

با توجه به این توضیحات بحث امر به معروف را گسترده‌تر از آنچه تاکنون به آن پرداخته‌ایم پیگیری می‌کنیم:

 

مصادیق امر به معروف و نهی از منکر

 

منکر: ستم به نزدیکان و توقع داشتن از آنان

 

در آیه 24 سوره مبارکه ص آمده است:

«قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِیرًا مِّنْ الْخُلَطَاء لَیبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَّا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ»

«داود گفت: یقیناً او با درخواست افزودن میش تو به میش‌های خود بر تو ستم روا داشته است، و قطعاً بسیاری از معاشران و شریکان به یکدیگر ستم می‌کنند، به جز کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند و اینان اندک‌اند. و داود دانست که ما او را (در این حادثه) آزموده‌ایم، در نتیجه از پروردگارش درخواست آمرزش کرد و بی‌درنگ به حالت خضوع به رو در افتاد و به خدا بازگشت.»

 

فردی به حضرت داود مراجعه کرد و گفت: برادرم نود و نه گوسفند و من یک گوسفند دارم او می‌خواهد یک گوسفند مرا بگیرد، حضرت جواب دادند: سوگند می‌خورم او بر تو ستم کرده.

از همین قسمت آیه در می‌یابیم گاهی نزدیکان به هم تعدی و ستم کرده و مراعات حق و حقوق یکدیگر را نمی‌کنند.

منکری که آیه از آن سخن می‌گوید به نظر بسیاری از مردمان منکر نیست و نسبت به انجام آن دچار عذاب وجدان نمی‌شوند. گاهی ما به دلیل نزدیکی با اطرافیان و محشور بودن با آنان حقوقشان را پایمال نموده و به دلیل شدت ارتباط، آدابی را که باید به آنها پای‌بند باشیم مراعات نمی‌کنیم.

 

  • از خصوصیت مومنین خالص

مومنین خالص دچار ستم به یکدیگر نشده و به حقوق دیگران تجاوز نمی‌کنند و گرفتار کاستی در حق و حقوق نزدیکان نمی‌شوند از این رو بعد از فقدان عزیزان خود دچار عذاب وجدان نسبت به کم‌کاری و یا تعدی به حقوق آنان نخواهند شد زیرا هر آنچه لازم به انجام بوده انجام داده‌اند. البته به گفته قرآن تعداد این افراد بسیار اندک است.

 

  • از ویژگی ارتباطات سالم

از منظر دیگر نیز می‌توان به آیه نگاه کرد و گفت: گاهی توقّعات افراد به دلیل ارتباط نزدیک آنها با یکدیگر است. آنان که با یکدیگر محشورند معمولاً سطح توقعاتشان بالا است، در حالیکه اگر در پی ارتباط سالم و ماندگار هستیم باید آستانه درخواستمان از دیگران به حداقل برسد، به اصطلاح عامیانه باید فتیله توقع پایین نگه داشته شود تا روابط سالم بماند.

امیر‌المومنین علیه‌السلام در نامه مالک اشتر در نهج البلاغه می‌فرماید: خواص تو کسانی هستند که بیشترین توقع را از تو دارند در حالیکه کمترین خدمات را نسبت به تو انجام می‌دهند آنان بیشترین خسارت را به تو می‌زنند و بیشترین مطالبات را از تو دارند .

 

کاربرد آیه

هر یک از ما باید نسبت به خویش بازنگری داشته باشیم که میزان ارتباط و توقعمان از پدر، مادر، همسر و نزدیکانمان به چه میزان است؟ آیه از عبارت «لینبغی» استفاده می‌کند. فعل «بغی» تنها به معنای ستم کردن نیست بلکه به معنای طلب نیز بکار رفته است. اگر ما خود را طلبکار از دیگران می‌دانیم و یا در مقابل خدماتی که به آنان ارائه می‌دهیم انتظار جبران داریم در شمار مخاطبین آیه قرار می‌گیریم که باید از این منکر فاصله بگیریم.

 

****

در آیه 61 سوره مبارکه ص آمده است:

«قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِی النَّارِ»

«(سپس) می‌گویند: «پروردگارا! هر کس این عذاب را برای ما فراهم ساخته، عذابی مضاعف در آتش بر او بیفزا!»»

 

منکر؛ نفرین کردن

 

  • از خصوصیات اهل جهنم

نفرین کردن منکری است که اهل جهنم گرفتار آن هستند.

قرآن می‌گوید: جهنمی چون خود گرفتار عذاب است مایل است تا دیگران نیز دچار عذاب شوند. او در دنیا گرفتار این منکر بوده و در جهنم شدتش افزون شده.

 

  • تاثیر کلام

بسیاری از ما از تأثیر کلام غافلیم و باور نداریم که هر سخن اثر خود را بر جای می‌گذارد مادری که فرزند خود را نفرین می‌کند، از اثر نفرین خود غافل است زیرا بعد اجابت درخواستش بیشترین آسیب را خود تحمل می‌کنند.

 

  • از خصوصیات عقلا

منکر بدخواهی و نفرین منکری است که عقل و شرع آن را قبیح و زشت می‌داند؛ عُقلا زمان ناراحتی هرگز درخواستی را طلب نمی‌کنند که به خود یا دیگران آسیب وارد شود مثلاً اگر مالشان دزدیده شود دزد را نفرین نمی‌کنند بلکه از خدا می‌خواهند این مال سرمایه‌ای شود تا از حرام دست بکشد در حالیکه عامه مردم از خدا می‌خواهند این پول برای او برکت و خیری نداشته و هزینه درمان شود.

 

 کاربرد آیه

گاهی انسان هنگام ناراحتی درخواست‌هایی می‌کند که این درخواست‌ها می‌تواند عواقب سوئی به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال مادری که به فرزندش می‌گوید خدا کند من نمیرم تا سیاه روزی تو را ببینم! غافل از آن است که دیدن سیاه روزی فرزند اولاً سیاه روزی خود او را بدنبال دارد ثانیاً از این درخواست چه چیزی نصیبش خواهد شد؟

 

منکر؛ فرافکنی

 

 فرافکنی آن است که چون انسان گرفتار منکری شود دیگران را مقصر بداند.

 جهنمی چون اثر گناه خویش را می‌بیند و گرفتار عذاب می‌شود، می‌گوید من مستحق چنین عذابی نبوده‌ام دیگران مرا به این امر وا داشته‌اند در حالیکه عرصه اختیار انسان به اندازه‌ای است که او هر لحظه می‌تواند میان خیر و شر انتخاب کند و برای انجام هیچ امری مجبور نیست.

انسان مختار آفریده شده اگر خود را برای انجام امری مجبور می‌بیند، منکری است که عقل و شرع هیچ توجیهی برای آن ندارند.

 

 کاربرد آیه

مادری که در تربیت فرزند خود به نتیجه مطلوب نرسد، این عدم موفقیت را به دیگران از جمله همسر، دوست و یا مدرسه و …نسبت می‌دهد و با فرافکنی عذاب وجدان خود را کم می‌کند و این منکری است که افراد از آن غافلند.

 

 

تاریخ جلسه: 98.7.7 ـ جلسه سی‌ام

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص 188

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *