مثبت اندیشی ـ بخش پنجم

اگر مثبت اندیشی از زندگی ما حذف شود از بسیاری از امتیازاتی که می‌توانیم بهره‌مند شویم محروم می‌مانیم، امیرالمومنین علیه‌السلام مثبت اندیشی را در موارد مختلفی به ما آموزش می‌دهند و این آموزش‌ها تغییر اساسی در بحران‌های زندگی ما ایجاد می‌کند.

 

رهاورد مثبت اندیشی؛

 

ناامیدی هرگز

 

امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

‏ «إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ ص ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ فَإِنَ‏ اللَّهَ‏ أَكْرَمُ‏ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى‏»[1]

«هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خداوند بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت درخواست شده، يكى را برآورد و ديگرى را باز دارد.»

مثبت اندیشی اقتضا می‌کند انسان هرگز از اجابت خواسته‌اش ناامید نشود و بداند هنگامی‌که از خداوند درخواستی دارد و آنرا با صلوات بر پیامبر و آل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ مقرون می‌سازد مستجاب نشدن آن ممکن نیست گرچه احتمال دارد استجابت درخواست آنگونه که او انتظار دارد نباشد اما باید بداند اگر در ظاهر، فعلاً اجابتی نیست، خیر و صلاح بنده است و چه بسا به جای آنچه خواسته است هدیه‌ای بهتر از جانب خداوند به او عطا شود.

 

امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّيْ‏ءَ فَلَمْ‏ تُعْطَهُ‏ وَ أُعْطِيتَ خَيْراً مِنْهُ.»[2]

«چه بسا چيزی از خداوند درخواست كنی كه آن را به تو ندهد و بهتر از آن را به تو عطا فرمايد»

هنگامیکه اجابت دعایمان به تاخیر می‌افتد مثبت‌اندیش باشیم و بدانیم این تاخیر سبب می‌شود اجرمان نزد حق افزون شود و چه بسا اجر صابرین نیز نصیب‌مان گردد.

 

امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«وَ رُبَّمَا تَأَخَّرَتْ‏ الْإِجَابَةُ لِيَكُونَ ذَلِكَ أَعْظَمَ لِأَجْرِ السَّائِلِ وَ أَجْزَلَ لِعَطَاءِ النَّائِلِ.»[3]

«و چه بسا اجابت به تأخیر افتاده تا این که اجر سائل، بزرگتر و پاداش و عطا بیشتر گردد.»

 

صدای پای آسایش

 

امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ تَكُونُ‏ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ يَكُونُ الرَّخَاء»[4]

مثبت اندیشی در هر شرایطی انسان را از ناامیدی دور می‌دارد و او را به این باور می‌رساند که هنگام فزونی مشکلات و گرفتاری‌ها به یقین فرج و گشایش صورت می‌گیرد.

یکی از خصایص سختی‌ها و گرفتاری‌ها قطع طمع و انتظار از مردم و به تعبیری حصول «کمال الانقطاع»[5] از خلق است. در این شرایط انسان مومن از تمام اسباب مادی قطع امید می‌کند و تنها اتکائش بر خدای سبحان است. خداوند نیز به یقین دستی از غیب برای او می‌رساند و گشایشی را ایجاد می‌کند.

 

عصمت از گناه

 

«وَ قِيلَ لَهُ [ع‏] بِأَيِّ شَيْ‏ءٍ غَلَبْتَ‏ الْأَقْرَانَ‏ فَقَالَ ع [قَالَ‏] مَا لَقِيتُ رَجُلًا [أَحَداً] إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِه‏»[6]

«به امام عليه السّلام گفته شد: با چه چيز بر حریفان خود پیروز شدی؟ حضرت فرمود: هيچ كس را ندیدم مگر آنکه او مرا در شکست خود يارى و كمك مى‌نمود.» 

قبل از قرار گرفتن در بسیاری از گرفتاری‌ها گمان می‌کردیم قدرت مقابله و غالب شدن بر مشکل را نداریم و از توان خود بی‌خبر بودیم اما هنگام مواجهه با گرفتاری‌ها و مشکلات، کمک خدای سبحان را در لحظه لحظه آن درک می‌کنیم و به توان بالایی که حضرت حق به واسطه قرار گرفتن در آن مشکل به ما عطا کرده پی می‌بریم.

سید رضی (ره) در ادامه این فرمایش می‌گوید: گویا حضرت از هیبت و سلطه خودشان در هنگام مواجهه با حریف خود سخن می‌گویند، هیبتی که مانع آسیب و صدمه رساندن به ایشان می‌شود. بنابر این تعبیر می‌توان گفت هیبت و سلطه مومن می‌تواند بر هر مشکل و مصیبتی فائق شود و هر مشکلی را ناچیز بشمارد. این امر از آثار مثبت اندیشی است. مثبت اندیشی موجب می‌شود انسان به عصمتی که خداوند به او عطا کرده پی ببرد و به مصونیت خود از بسیاری کبائر آگاه شود، به عنوان مثال فکر نکردن به ربا، فحشاء، شرب خمر و … موارد مختلفی است که هر انسانی ممکن است نسبت به آن مصون باشد. این مصونیت تنها مربوط به ارتکاب معاصی نیست بلکه گاه حتی امکان ارتکاب آن نیز برای فرد وجود ندارد نه آنکه بر آن قادر بوده ولی نسبت به آن عفت ورزیده به عنوان مثال ارتکاب رشوه برای بسیاری از ما اصلا ممکن نبوده و مصونیت از ابتدا ایجاد شده است.

امیرالمومنین علیه‌السلام در حکمت 337 می‌فرمایند:

«مِنَ‏ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي‏»

«دست نیافتن به گناه نوعی عصمت است.»

چنین شناختی از خود و از حفاظتی که خدای سبحان نصیب بنده کرده مانع از ارتکاب معاصی می‌شود.

 

سایبانی از آرامش و آسایش

 

«وَ أَصحَب الْیَمِینِ مَا أَصحَب الْیَمِینِ فی سِدْرٍ مخْضودٍ وَ طلْحٍ مَّنضودٍ وَ ظِلٍّ ممْدُودٍ وَ مَاءٍ مَّسكُوبٍ وَ فَاكِهَةٍ كَثِیرَةٍ لا مَقطوعَةٍ ولا مَمنوعَة»[7]

«اما اصحاب یمین نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى‏‌شود و وصفی ناگفتنی دارند در سايه سدری بى‌‏خار و موزی كه میوه‌‏هایش روی هم چیده شده و سایه‏‌ای گسترده و همیشگی و آبشاری لا ینقطع و میوه‌‏هایی بسیار که قطع و ممنوع نمی‌شود»

  • یکی از خصوصیات اصحاب الیمین مثبت اندیشی است.
  • اصحاب یمین افرادی مبارک و خوش یُمن هستند (یمین از یُمن به معنای برکت است). برکت آنان هم در ارتباط با خودشان است و هم دیگران.
  • قرآن می‌فرماید: آنان در سایه درخت سدر قرار دارند. درخت سدر درختی بی‌خار است و به همین جهت از آن با عنوان درختی نافع و فاقد هرگونه ضرری یاد می‌شود، این ویژگی را خدای سبحان به او بخشیده است. در تفسیر این آیه گفته‌اند: خیرات و برکاتی که از ناحیه اصحاب الیمین به دیگران می‌رسد به دور از هر منتی است. اگر توفیق خیررسانی بی‌منّت به دیگران را داریم بدانیم تنها لطفی از جانب خدای سبحان است. این دیدگاه از آثار مثبت اندیشی است.
  • جایگاه دیگر مومنین؛ قرار گرفتن در سایه درخت موزی است که میوه‌هایش در نظمی خاص قرار دارند. تفاسیر در تبیین این امر گفته‌اند: افعالِ اصحاب الیمین در نظمی یکسان است و چنین نیست که تنها برخی افعال مثبت آنان درخشش زیادی داشته باشد و برخی کمتر به عنوان مثال همانطور که در امور عاطفی موفق هستند در امور اخلاقی نیز موفق‌اند.
  • اصحاب الیمین نه تنها خود در سایبانی از راحتی قرار دارند بلکه برای دیگران نیز این آسایش را فراهم می‌کنند.
  • مثبت اندیشی اقتضا می‌کند انسان سایه‌ای گسترده برای راحتی دیگران ایجاد کند و تا حد ممکن به دیگران خیررسانی داشته باشد.
  • اگر رفتار و اعمال خود را قابل اصلاح نمی‌دانیم در زمره اصحاب الیمین قرار نداریم.

 

خصیصه مومن

 

«وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا»[8]

«و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد»

مثبت اندیشی از خصایص مومن است. مومن نه از اینکه دیگران نسبت به وظایف و حقوق او مرتکب قصور شوند نگران است و نه از اینکه در ایفای حقوق دیگران مرتکب قصور و تقصیری شود. او حتی از بابت کم شدن اعمال صالح و خُلقیات حسنش احساس اضطراب و نگرانی نمی‌کند و می‌داند خداوند موجودی‌اش را حفظ می‌کند.

مومن هرگز بر اسباب اعتماد نمی‌کند و تنها اتکالش بر خداوندِ مسبب الاسباب است از همین رو مثبت‌نگر است و می‌داند خداوندی که تمام کائنات را در اختیار دارد امور او را به بهترین وجه اداره می‌کند.

 

یقین به استجابت ادعیه

 

مثبت اندیشی موجب می‌شود انسان به آنچه در ادعیه و در لسان معصومین علیهم‌السلام جاری شده یقین کند. به عنوان مثال کسی‌که از مثبت اندیشی بهره می‌برد به این فراز حدیث شریف کسا که در بیان آثار قرائت این حدیث می‌فرماید یقین دارد:

 «وَنَزَلَتْ عَلَیهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکةُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلی اَنْ یتَفَرَّقُوا»

و می‌داند قرائت این حدیث شریف نه تنها موجب نزول ملائک می‌شود بلکه ملائک برای قرائت کنندگان این حدیث تا زمانیکه متفرق نشده‌اند استغفار می‌کنند.

 

یقین به برکات زیارت

 

مثبت اندیشی انسان را به این باور می‌رساند که زیارت حضرات معصومین و سلام دادن به آنان در حق او نافع است و سلام او به حضرات معصومین علیهم‌السلام به یقین پاسخی از جانب آنان دارد و نواقص را تبدیل به کمالات می‌کند چرا که پاسخ هر سلامی واجب است و آن بزرگواران پاسخ ما را در هر شرایطی خواهند داد.

 

 

تاریخ جلسه؛ 1396.6.5 ـ جلسه پنجم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام، حکمت 353

[2]  شرح غررالحکم (خوانساری)، ج4، ص 80

[3]  شرح غررالحکم (خوانساری)، ج6، ص 311

[4]  شرح غررالحکم (خوانساری)، ج7، ص 303

[5]  «اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ» مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه

[6]  نهج البلاغة( للصبحي صالح)، ص 531

[7]  سوره مبارکه واقعه، آیات 27 تا 33

[8]  سوره مبارکه جن، آیه13

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *