مقدمه
شایستگی اجتماعی به معنای برخوردار بودن از دانشها و مهارتها و توانمندیهایی که موجب ارتقاء فرد از سطح متوسط اجتماعی میشود؛ میباشد.
در بستر نهج البلاغه و در کنار سفره معرفتی امیرالمؤمنین علیهالسلام بحث را پیگیری کرده و راهکارهای کسب شایستگی اجتماعی را بیان میکنیم:
ترس، عامل کاهش شایستگی اجتماعی
«وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»[1]
«ترسو بودن نقص و كاستى است»
ترس نوعی نقصِ در شخصیت و نشانه ناتوانی است. از طرفی تنها افراد توانا از شایستگی اجتماعی برخوردارند در نتیجه، ترس مانعی برای کسب عزت اجتماعی است.
ترس، احساسیست که قدرت تفکر انسان را مختل کرده و از عملکرد صحیح او را باز میدارد: «ترس برادر مرگ است» بلکه بسیاری از اوقات، افراد گرفتار اموری میشوند که همیشه از آن ترسیدهاند؛ مانند بیماریهای خاص، تنهایی، زمینگیر شدن در سنین بالا و…
علت ترس افراد چیست؟
ریشه بسیاری از ترسها، تمرکز بر تواناییهای خود و محدود دیدن آنهاست و حال آن که در آموزههای دینی به مؤمنین توصیه میشود که تنها بر حول و قوه بیکران الهی تکیه کرده و تنها خدا را مؤثر در امور بدانند:
«لا حولَ و لا قوةَ الا بالله العلی العظیم»
«لا مؤثرَ فی الوجود الا الله»
برای مثال اگر فردی ترس از دست دادن نعمت خاصی را دارد -از آن جهت که همه امور دنیوی فانی هستند- باید بداند همان خدایی که توفیق شکر آن نعمت را به او داده است؛ اگر بر اساس حکمت، مصیبت از دست دادن آن نعمت را برای بنده مقرر کرده باشد؛ توفیق صبر بر مصیبت را نیز به او خواهد داد.
زمانی که بنده بر تواناییها و موجودی خود تکیه نکند و تنها بر حول و قوه الهی توکل نماید؛ خداوند او را یاری میدهد. یکی از دلائلی که خداوند، مجیبِ انسان مضطرّ است آن است که در آن لحظه فرد هیچ چیز و هیچ کس را جز خدا کارساز نمیداند:
«أَمَّنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یكْشِفُ السُّوءَ…»[2]
چگونه با ترس خود مقابله کنیم؟
شجاعت، لازمه شایستگی اجتماعی است. داشتن شجاعت برای انجام کارهای سخت، اظهار حق و تحمل گرفتاریها و بیماریها و… فرد باید توجه داشته باشدآن چه مهم است و در نهایت، سرنوشت فرد را تعیین میکند؛ دین و عقاید حقه اوست:
«اللّهم لاتَجعَل مُصیبَتَنا فی دینِنا»[3]
«خدایا! مصیبت ما را در دین ما قرار مده!»
مثال دیگر، اگر کسی در ابتدای شروع کاری، ترس از شکست دارد باید بداند این ترس نیز بیجاست؛ شکست خوردن ایرادی ندارد و انسان از شکستها درس میگیرد و با توکل بر خدا، مجددا کار را از سر گرفته و به حرکت ادامه میدهد. ترس از شکست، مانع شروع کار صحیح و زمینهساز ناموفقی و ناکارایی فرد است.
برخی از افراد ترس از پیری و ناتوانی در آن ایام را دارند؛ باید جنبه مثبت آن را ملاحظه کنند. در پیری، توفیقات معنوی فرد زیاد شده و زمان بیشتری برای عبادت خواهد داشت.
*البته ترسی که در اینجا مورد بحث است و از نظر شرع مذموم میباشد؛ ترس بازدارنده است. نوع دیگری از ترس وجود دارد و آن ترسیست که انسان را به انجام کار صحیح با سرعت هر چه بیشتر تشویق و تحریک میکند. اگر فردی ترس از پیری و ناتوانی دارد؛ بایستی اکنون که توانایی دارد تلاش کند هر چه بهتر و بیشتر از زمان خود به درستی استفاده کرده و از انجام کارهای بیهوده پرهیز نماید تا در آینده پشیمان نشود. و نیز اگر کسی ترس از شکست دارد؛ بایستی عوامل شکست را شناسایی و با آنها مقابله کند. این ترس، مانعی برای کسب شایستگی اجتماعی نیست.
تاریخ جلسه: 98/4/11 ـ جلسه 1
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهج البلاغه، حکمت 3
[2] سوره مبارکه نمل، آیه62
[3] مفاتیح الجنان، اعمال شب نیمه شعبان