خانوادهای که به لطف حضرت حق با عقد منعقد میشود در گذر زمان در تیررس آسیبهای مختلف قرار میگیرد و اگر تقویت و تحکیمی نسبت به آن صورت نگیرد خیلی سریع از نظر عاطفی نابود میشود هرچند صورت خانواده ظاهراً برپاست اما خانوادهی مجازی است و از حق بیبهره است.
اگر بنیاد خانواده محکم باشد اما ضد زلزله و آسیب نباشد نمیتوان از زلزلههایی كه بر آن وارد میشود جلوگیری كرد، اما اگر خانواده از ابتدا ضد زلزله باشد و چندان محبّت سرتاپای آنرا فرا گرفته باشد زلزلهها کمترین تخریبی به آن وارد نمیكنند، اگر هم آسیبی وارد شود گذرا و زودگذر است و به بنیاد و اساس خانواده هیچ صدمهای وارد نمیشود.
ما نمیتوانیم مانع زلزله شویم اما میتوانیم بنا را به گونهای برپا کنیم که متزلزل نشود و علیرغم زلزله شدیدی که وارد میشود، خانواده متزلزل نگردد.
آغازگر لطف
جریان عمل و عکس العمل را در خانواده باید بسیار جدی گرفت و قرار را بر «الْبَادِی بِالْإِحْسَان» گذاشت که آغازگر لطف ما باشیم، زیرا آغازگر بودن لطف جایگاه ویژهای دارد، منتظر نباشیم دیگری در خانواده حرکت خیری را انجام دهد و ما تبعیّت کنیم، بلکه اساسمان بر آغازگری باشد. «فَاسْتَبِقُوا الْخَیرَاتِ»[1] در میدان انجام خیر نفر اول باشیم و هیچ منّتی هم در این زمینه بر دیگری نداشته باشیم، زیرا بازگردان آن به خود ما است.
بازتاب عمل
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«تَحَبَّبْ إِلَى خَلِيلِكَ يُحْبِبْ [يُحْبِبْكَ] وَ أَكْرِمْهُ يُكْرِمْكَ وَ آثِرْهُ عَلَى نَفْسِكَ يُؤْثِرْكَ عَلَى نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ»[2]
«دوستى كن بسوى دوستت تا تو را دوست بدارد، و اكرام كن او را تا اكرام كند تو را، و اختيار كن او را بر نفس خود تا اختيار كند تو را بر نفس خود و اهل خود.»
نگاه کلان به روایت این است که ما باور کنیم یکی از صحنههایی که بازتاب عملکرد خودمان را ملاحظه میکنیم خانواده است، سریعتر از آنچه که گمان میکنیم این بازتاب ملاحظه میشود و سرمایهگذاری ما سرمایهگذاری است که جداً سود آفرین است و اولین نفری که نفع میبرد خود ما هستید.
روایت میفرماید: به کسی که به شما بسیار نزدیک است محبّت کنید آغازگر محبّت شما باشید، او نیز به شما محبّت میکند، نفرمود «فیحببک» البته به زودی به شما محبّت میشود بلکه میفرماید: با مشاهده محبّت شما همان زمان مُحِبِّ شما میشود گرچه ممکن است نمایش این محبّت زمان بر باشد. شما آغازگر در احترام باشید او نیز اکرام کننده شما میشود، شما دیگری را بر خودتان ترجیح دهید و گاهی اوقات به خاطر بها دادن به خواستههای طرف مقابل از خواستههای خود صرفه نظر کنید و حق خود را ندیده بگیرید، او نیز حتماً ایثار را میآموزد.
مدیریت زمان
نگاه دیگر به روایت: فی الواقع آموزش در خانواده از طریق لطف و محبّت و از طریق قلب و رفتار سالم است، نه از طریق گفتار، مثلاً وقتی در خانواده به هر دلیلی ناراحت میشویم باید همان زمان را مدیریت کنیم یعنی فکر متمرکز بر همان ناراحتی شود و در پی حل آن حرکت کند. مدیریت به آن معناست که امور سوء دیگری از گذشته در ذهن ما رسوخ نکند اگر همان زمان به فکر اجازه دهیم که روزنههایی به سوی بدیهای گذشته باز کند به یقین تسکینی برای درد پیش آمده نخواهد داشت.
قرآن در سوره اسراء آیه53 میفرماید:
«إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ»
«شیطان میان آنها فتنه و فساد میکند؛»
شیطان در کمین است تا میان ما تفرقه ایجاد کند اما اگر قدرت بر مدیریت زمان داشته باشیم این فرصت به شیطان داده نمیشود.
موانع بازگشت اثر محبّت
اگر محبّت از نظر بنیادی و اجرایی درست اجرا شود بازتاب آن به یقین به خود شخص بر میگردد.
قرآن میگوید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ»[3] «اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید»
اگر این آیه را در کنار روایت فوق قرار دهیم خواهیم گفت دلایل مختلفی وجود دارد که مانع از بازگشت اثر محبّت میشود:
- نوع محبّت صحیح نباشد به طور مثال خانمی که برای همسر خود مادری میکند و محبّتهایش نسبت به وی مادر گونه است. این نوع محبّت کردن از ریشه و بنیان نادرست است.
- اجرای محبّت کردن صحیح نیست. به این معنا که در آن افراط و تفریط دیده میشود. مادر چندان به فرزند خود محبّت کند که او را از جایگاه فرزندیاش خارج نماید و همین امر سبب میشود فرزند نسبت به او بیپروا گردد.
- زمان محبّت زمان مناسبی نباشد. ممکن است مخاطب در شرایط پذیرش محبّت نباشد.
در یک نگاه کلان میتوان گفت محبّت کردن شامل کسی میشود که محبّت میکند و کسی که آن را دریافت مینماید.
اوقات بسیاری که محبّت نتایج مطلوبی را ندارد از آن روست که محبّت کننده خود را خطاکار نمیداند امکان دارد چیزی در نگاه او محبّت و اکرام باشد اما از سوی مخاطبش نه تنها اکرام نباشد بلکه نوعی بیتوجهی جلوه کند با مثالی عامیانه میتوان گفت مردان بیش از آنکه به زیبایی و دورچین غذا توجه داشته باشند به طعم آن توجه دارند و این امر در زنان کاملاً بر عکس است خانمی که تمام توجه خود را به تزیین ظرف غذا معطوف میدارد نه تنها برای مطلوب همسرش قدمی بر نداشته بلکه کاملاً غذایی را پیش روی همسرش قرار میدهد که مورد رضایت او نیست.
گاهی هم آن کس که مورد محبّت قرار میگیرد آموزش بازتاب محبّت را ندیده تا نسبت به محبّتی که دریافت میکند واکنش مثبتی نشان دهد. اگر فرصتی به او داده شود و آموزشهای لازم را ببیند به یقین در دراز مدت به ثمر خواهد نشست زیرا حضرت از عبارت «يُحْبِبْ [يُحْبِبْكَ] وَ أَكْرِمْهُ» استفاده میکند یعنی اگر محبّت کنید حتماً مورد محبّت و اکرام قرار خواهید گرفت.
ذرهای منّت عامل نابودی خروارها محبّت
مشکل دیگری که میتواند خانوادهها را تهدید کند آن است که یکی از این دو گرفتار خود بزرگبینی شوند. ممکن است هر یک از آنها اهل اکرام و محبّت باشند اما با لحظهایی غفلت گرفتار منّت گذاشتن و به رخ کشیدن محبّت خویش شوند که این امر نه تنها اثر مثبتی نمیگذارد بلکه کاملاً نتیجه معکوس دارد گاهی این منّت گذاری به اندازهای کوچک است که ذرّهایی در برابر خرواری است، اما این ذره میتواند خروار محبّت را نابود کند، همانطور که یک فضله کوچک، قابلمه بزرگی از برنج را غیر قابل استفاده میکند. این امر ممکن است با یک مقایسه کوچک و یا بزرگ نمایی عملی که انجام شده صورت پذیرد که هر یک از اینها میتواند محبّت و اکرام را کاملاً از بین ببرد.
امیرالمؤمنین به مالک میگوید: «ای مالک کار را به دست کسانی بسپار که از نظر آنان بزرگ نیست،» چنانچه پدری گمان کند که چرخ محبّت تنها بدست او میچرخد و یا محبّت تنها از طریق او به خانواده تزریق میشود گرفتار غرور و خود بزرگ بینی خواهد شد.
زنی که گمان کند محبّت تنها از طریق او به خانواده تزریق میشود خود با مشکل فخرفروشی روبرو میشود و اساس خانه را متزلزل میکند.
پیش از ادامه بحث باید بگوییم برای در امان ماندن خانواده از تزلزل پیش از آنکه دریابیم باید به چه اموری پایبند باشیم باید دریابیم که چه کارهایی باید ترک شود.
زن و مرد هر یک ابتدا باید حتماً بر اموری که قابل ترک است تمرکز کنند و سپس به سوی کارهایی روند که باید انجام دهند. «لا اله الا الله» پایه و اساس دین است ابتدا تخلیه و سپس تحلیه صورت میگیرد ابتدا باید نازیبایها کنار گذاشته شود سپس آراسته یه یک سلسله زیبایها گردیم.
علامه تهرانی (ره) میفرمایند: مرحوم هاشم حداد میگفتند مردم عادت کردند وقتی به زیارت معصومی میروند فقط عطیه دریافت کنند و از عبارت «بدهید ..بدهید» استفاده میکنند کمتر به معصوم میگویند: «این رذیله را از من بگیر!» اگر بدیها از من گرفته نشود خوبیها اثر خود را نخواهد گذاشت.
تاریخ جلسه: 98/4/26- جلسه 3
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] -سوره مبارکه بقره، آیه 148
[2] – غرر الحكم و درر الكلم، ص: 320
[3] – سوره مبارکه اسراء، آیه 7