علاقه به خویشتن
از جمله رموز موفقیت علاقه به خویشتن میباشد. انسان کمالگرا براساس این علاقه جهت رسیدن به هدف، برنامه ریزی دقیق انجام میدهد تا از تمام لحظات حیات خود، بهترین استفاده را داشته باشد. او با دقت فراوان در اعمال خود سعی دارد احتمال خطاء را کاهش دهد تا از ضررهای احتمالی پیشگیری نماید. انسانی که خود را دوست دارد مهلتها و فرصتها را ارج نهاده، از اتلاف آن جلوگیری میکند. با بیانی سادهتر موفق کسی است که، هنر مدیریت زمان دارد.
انسان علاقهمند به خویش، بهترین هدف را طلب میکند و در راه رسیدن به آن از هیچ کوششی فروگذار نخواهد بود. او در این راه از موقعیتهای مناسب، بهترین استفاده را میبرد. پرهیز از آلودگیها به مدد انجام غسل و وضو، نشستن به سمت قبله جهت دریافت بیشترین انرژی، انتخاب بهترین افراد به عنوان همنشین و مصاحب و… همه و همه برای دریافت کمالات و نهایتاً رسیدن به قرب الهی است. چنین شخصی به سبب عشق به موجودیت مادی و معنوی خود از اعضاء و جوارح خود محافظت دقیق به عمل میآورد، زیرا مرکب جسم باید سلامت باشد تا راکب را به موقع به مقصد برساند. این تلاش و مداومت بر آن، رمز موفقیت او خواهد بود.
انسانی که خود را دوست دارد، به اعضاء و جوارح خود توجه خاص دارد. بنابراین، با دست خطا نمیکند. گام در بیراهه نمینهد، چشم بر گناه میبندد وشکم را از حرام حفظ میکند. او میداند که اگر مراقبه نداشته باشد، این نعم الهی در روز جزاء بر علیه او شهادت داده و او باید در محضر خداوند پاسخگو باشد.
«یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»[1]
«روزی که زبانها و دستها و پاهای آنها، به اعمالی که انجام دادهاند، شهادت میدهند»
گناه یعنی افکندن خویش در آتش. چنین عملی نزد عقلاء یعنی دیوانگی محض و خودسوزی که عقل سلیم آن را بر نمیتابد.
بر این اساس، علاقه به خویش با خودخواهی و خودشیفتگی متفاوت است. منظور از علاقه به خود، دوست داشتن وجودی است که باید در سایه طهارت ظاهر و باطن و بر اساس تعالیم الهی رشد یافته و به لقاء معبود نائل شود.
با این توصیف ایثار و از خودگذشتگی با مفهومی زیباتر جلوهگر خواهد شد. فرد موفق از سرمایهای که با عشق پرورش داده و در حد بضاعت به کمال رسانده، ایثار میکند. بنابراین ایثار وقتی تجسم پیدا میکند که از آنچه دوست داری بگذری، چراکه هیچ سائلی مطاعی را که صاحبش نیز به آن رغبت ندارد طالب نیست.
انسان به این اعتبار که خلیفةالله و جلوه صفات الهی است دوست داشتنی است. بنابراین نباید عقل، زمان، احساس، قلب و جوارح او دستخوش خطر و آلودگی شود.
درک میزان استطاعت خود
انسان موفق کسی است که به میزان تواناییهای خود واقف است و بیش از توانِ خود را مطالبه نمیکند. توقع بیش ازحد توان، باعث ناکامی دربسیاری ازامور میشود. درنتیجه فرد انگیزه تلاش را از دست داده و ناامید، از ادامه راه باز میماند.
انسان موفق در هنگام قیاس خود با دیگران توازن را درنظر میگیرد. به این معنی که خود را با افرادی که برتریهای خاص دارند قیاس نکرده و بلندپروازی غیرمعقول ندارد. دراینصورت با مشاهده جایگاه خواص نه تنها ناامید نمیشود بلکه شاکر جایگاه کنونی خود خواهد بود و با عزم بیشتر و البته مسرور از موفقیتهای گذشته برای اهداف آینده تلاش میکند.
عزم و اراده
در دستیابی به موفقیت، عزم عامل مهم دیگری است که پیروزی را تضمین میکند. عزم اولین مبحث در کتاب اربعین حدیث امام خمینی ره به عنوان اولین منزل سلوک معرفی شده که عبارت است از همان قدرت تصمیم گیری و اراده قوی و راسخ که تردید در آن راه ندارد. گاه فرد هدف را میشناسد اما اراده حرکت ندارد ویا برای آغاز حرکت نیروی محرکه لازم را کسب نکرده است. وجود چنین ویژگی در فرد موجب میشود در ادامه مسیر از حرکت باز ایستد و در انتخاب خود دچار تردید شود.
بنابراین داشتن عزم راسخ در آغاز هرکار بسیار مهم است. به عبارت دیگر شخص موفق در ابتداء دورنمایی از حرکت را در ذهن خود متصور شده، شرایط را بررسی میکند که آیا امکان دارد از انتخاب خود پشیمان شود؟ پس از اطمینان پای در راه مینهد. تصمیمگیری بدون جوزدگی و دور از اظهار نظر اطرافیان، موجب پایبندی فرد به هدف خود میشود.
فردی که دارای عزم و ارادهای قوی است، موانع را به راحتی پشت سر میگذارد.
صداقت در انتخاب هدف
فرد باید با شناخت دقیق از میزان توانایی خود هدف را انتخاب کند. به عبارت دیگر هر کسی باید با خود رو راست بوده و صداقت داشته باشد. بداند چه میخواهد. در صورتیکه تکلیفش با خود مشخص باشد، در مواجهه با نظرات دیگران تغییر عقیده نمیدهد و بر تصمیم خود پایداری دارد. بنابراین نظر کسی بر او تحمیل نخواهد شد. برای تحقق این امر باید هدف مطلوب را در فکر مرور کند تا بتواند بر زبان جاری سازد. از این طریق گوش نیز با این هدف آشنا شده، شنیدهها در قلبش استقرار مییابند. با طی این مراحل، پایبندی به هدف، حاکی از صداقت درانتخاب آن خواهد بود. بدین ترتیب راه بر هرگونه «آه حسرت» و «ای کاش» گفتن بسته خواهد شد.
تلاش
یکی دیگر از رموز موفقیت تلاش است. خداوند سبحان نیز بلافاصله پس از ذکر ایمان، انجام عمل صالح را یادآور میشود. مؤمن بدون تلاش و مجاهده به جایی راه نخواهد یافت.
«آمَنوا و عَمِلوا الصّالِحات[2]»
«ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند»
کارایی مثبت، بدون هرگونه اثر منفی شرط پیروزی است. در فرازی از دعای مکارم الاخلاق نیز توانمندی و کارایی در زمان کهولت، را از خداوند طلب می کنیم. کهولت سنی است که از نظر همه زمان بازنشستگی است.
«اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِک عَلَیّ إِذَا کبِرْتُ، وَ أَقْوَی قُوَّتِک فِیّ إِذَا نَصِبْتُ…» [3]
«فراخترین روزی را به وقت پیری نصیبم کن، و نیرومندترین قوّت خود را به هنگام درماندگی بهره من فرما»
انسان راکد، سلامت روان نخواهد داشت و احساس بیثمر بودن او را سرخورده خواهد کرد. امر شارع مقدس به طلب علم تا آخرین لحظه زندگانی، در همین راستا است.
خداوند سبحان افراد با ایمانی را که عملگرا هستند، از زیان و خسارت برئ میداند.
«اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسر اِلّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحات[4]»
« همانا انسان در خسارت است مگر آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند.»
مشخص کردن هدف و نیت به عنوان گام نخست اهمیت زیادی دارد اما برای موفقیت، همراهی عمل نیز لازم است.
تلاشی که بهرهمندی دیگران را به همراه داشته باشد بهجتی را درپی خواهد داشت که موجب تقویت اراده برای بهره رسانی وسیعتر میشود.
هیچ مخلوقی درعرصه هستی بیکار نبوده، همه به نوعی در تلاش هستند.
«کُلٌّ فی فَلَکٍ یَسبَحون»[5]
« هر كدام در سپهر و مدار معينى شناورند.»
منظور از کار و تلاش، تنها فعالیتهای اجتماعی نیست. اسلام دین سهله است. فرزند پروری، اطعام خانواده و همسرداری نیز از جمله افعالی است که اسلام آن را جهاد زنان دانسته است.
استقامت در عمل
گاهی اوقات فردی که برای نیل به هدفی مشخص تلاش میکند در این مسیر، به موانعی برخورد میکند و یا عاملی تلاش او را بیثمر میسازد. در چنین شرایطی با توکل و امید به خداوند سبحان میبایست استقامت پیشه کرده و عرصه تلاش را ترک نکند.
«ثم استقاموا …»[6]، «فاستقیموا الیه»[7]
بازسازی آنچه تخریب شده و پشتکار جهت ارائه بهترین نتیجه در دستیابی به موفقیت، بسیار اهمیت دارد.
انسان موفق کسی است که از شکستها پلکانی برای رشد بسازد. خروج از صحنه عمل انسان را افسرده میکند، درنتیجه امید را برای طی طریق از دست خواهد داد.
مؤمن میداند که انجام کارها از جانب خداوند سبحان است و خود وسیلهای بیش نیست.
«هُوَ َمعَکُم اَینَ ما کُنتُم»[8]
«هر كجا باشيد او با شماست»
باور او این است که حضور خداوندِ قادرِ قدیر در صحنه عمل، پشتوانهای است که با تکیه بر آن هیچ شکستی او را تهدید نمیکند. انسان موفق چون در ظفرمندی خود تردید ندارد بر کار و تلاش خود مداومت میکند، حتی اگر بارها مجبور به تکرار عمل شود.
بنابراین شکستها انسان موفق را هراسان نخواهد کرد بلکه او با عزمی راسخ برای نیل به هدف بر تلاش خود میافزاید.
تاریخ جلسه: 90/4/7 ـ جلسه 2
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . سوره مبارکه نور، آیه 24
[2].سوره بینه،آیه 7
[3] .دعای مکارم اخلاق
[4] .سوره مبارکه عصر،آیات2و3
[5] .سوره مبارکه یس، آیه40
[6] .سوره مباره فصلت آیه 30
[7] .سوره مبارکه فصلت، آیه 6 ( استقامت که مصدر استقیموا است، معانی مختلفی دارد . استقامت به معنای مستقیم بودن و منحرف نشدن و گاهی به معنای پایداری و ایستادگی است.
[8] . سوره مبارکه حدید، آیه 4