پای بندی به دو فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» نشانگر عزّت افراد است. اهمیت این دو واجب به میزانی است که امام باقر علیهالسلام میفرمایند: اگر کسی به این دو فریضه توجه نکند آسیب میبیند.
«الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ خُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللَّهِ فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللَّهُ»[1]
«امر به معروف و نهى از منكر، دو مخلوق از مخلوقات الهى هستند؛ هركس آن دو را يارى كند خدا او را عزيز مىگرداند، و هركس آن دو را خوار نمايد خدا نيز آن شخص را خوار خواهد كرد.»
همچنین امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند:
«غَايَةُ الدِّينِ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ»[2]
«غایت دین امر به معروف و نهی از منکر است»
مصادیق امر به معروف و نهی از منکر
معروف؛ توجه و بهرهمندی از توانمندیهای ظاهری
در سوره مبارکه احقاف آیه 26 آمده است:
«وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون»
«ما به آنها (= قوم عاد) قدرتی دادیم که به شما ندادیم، و برای آنان گوش و چشم و دل قرار دادیم؛ (امّا به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهایشان برای آنان هیچ سودی نداشت، چرا که آیات خدا را انکار میکردند؛ و سرانجام آنچه را استهزا میکردند بر آنها وارد شد!»
آیه از قوم عاد سخن میگوید قومی بسیار توانا که از توانمندیهای خود استفاده نکردند؛ خدای سبحان میگوید: ما برای آنها گوش و چشم و قلب قرار دادیم اما از آن بهرهایی نبردند و این توانمندیها آنان را بینیاز نساخت و نفعی به حالشان نداشت.
خدای سبحان از طریق ظاهری مناسب انسان را قدرتمند ساخت تا توانمندیهای خویش را در جهت قرب به حق بکار گیرد اما اگر این قدرتمندی در بندگی حضرت حق بکار نرود منکری است که آیه به آن اشاره دارد.
- کاربرد آیه
خدای سبحان به گروهی از مردم توانمندیهای خاص عطا کرده، اگر حواس ما برای ما مفید و کارآمد نباشد و استفاده لازم را نکنیم گرفتار منکر شدهایم بدین معنا که گوش ما آنچه را باید بشنود، نشنود و چشم چیزی را که باید ببیند، نبیند.
مصرف بهینه نکردن از حواس ظاهری امری است که عقل و شرع آن را قبیح میدانند و فاعل آن گرفتار منکر میشود.
****
در سوره مبارکه محمد، آیه 12 آمده است:
«… وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ»
«… کافران همواره سرگرم بهره گیری از [کالا و لذت های زودگذر] دنیایند و می خورند، همان گونه که چهارپایان می خورند و جایگاهشان آتش است.»
منکر؛ زندگی حیوانی
یکی از مصادیق منکر زندگی حیوانی است. قرآن کریم میفرماید: همانطور که چهارپایان لذت میبرند و میخورند کفار نیز مانند آنان میخورند و از زندگی لذت میبرند.
برای حیوانات تفاوت ندارد چه چیزی میخورند و یا کجا میروند، کفار نیز از هر چیزی استفاده میکنند و به هر فضایی وارد میشوند بیآنکه توجه به حلال و حرام آن داشته باشند و بیتوجه به حلّیت و حرمت از آنچه دست مییابند بهره میبرند.
منکر؛ غفلت از شکر
یکی از مفسرین میفرماید: استفاده از نعمات از سر غفلت و بدون شکر مُنعِم منکر است.
حیوانات غالبا قدرشناس و مُنعِم شناس نیستند، در حیوانات فقط سگ وفادار و قدر شناس است و به کسی که طعامی به او میدهد آسیبی وارد نمیکند، در میان کفار نیز فرد شاکر بسیار نادر است.
ایرانیای در پاریس زندگی میکرد، شب هنگام زمانیکه به منزل میرفت از شدت سرما سر و رویش را پوشانده بود، سگش او را نشناخت و پاچه او را گاز گرفت صاحبش روی خود را کنار زد و سگ متوجه شد پای صاحبش را گاز گرفته است. صبح سگ از شدت شرم و ناراحتی مرده بود.
منکر؛ اکتفا به بُعد حیوانی
اگر ما برای سیر و سلوکمان ایجاد مانع کنیم و در زندگی مادی و حیوانی توقف کنیم و جنبه روحانی خود را از یاد ببریم گرفتار منکر شدهایم. غایت حیوان زندگی حیوانی است، اگر ما هنگام استفاده از نعمات صرفا بر بعد مادی و حیوانی زندگی توجه کنیم و در پی رشد و کمال و قرب خداوند و جلب رضای او نباشیم گرفتار منکر شدهایم.
****
در سوره مبارکه محمد آیه 25 آمده است:
«إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ»
«بیتردید کسانی که پس از روشن شدن هدایت برای آنان (به همان عقاید باطل و کردار ناپسندشان) برگشتند (و دست از قرآن و پیامبر برداشتند) شیطان زشتیهایشان را در نظرشان آراست و آنان را در آرزوهای دور و دراز انداخت.»
منکر؛ حرکت قهقرا
قرآن گروهی را معرفی میکند که با وجود حرکت رو به کمال عقبگرد داشته و بازگشتند. خداوند میفرماید شیطان این عمل را برایشان زینت بخشیده و آرزوهایشان را طولانی کرده است.
منکر؛ خطر ارتداد
اگر سیر ما در زندگی کمالی نیست و گرفتار عقبگرد شدهایم نه تنها گرفتار منکر شدهایم بلکه به نوعی گرفتار ارتداد هستیم به عنوان مثال اگر گمان میکنیم جوانیمان بسیار بهتر از این دوران است و معرفت و عبادت بیشتری داشتیم و یا اگر در عبادت پیشرفت داشتهایم اما در بندگی حق و تسلیم در برابر خداوند پیشرفتی نداشتیم گرفتار منکر هستیم.
- محضر خوبان
قرار گرفتن در محضر خوبان باید برای ما اثرات و کمالات خاصی داشته باشد، اگر با وجود این توفیق همچنان در جایگاه سابق خود هستیم و رشدی نمیکنیم و خطاهایمان را تکرار میکنیم و یا تاثیر پذیریمان کوتاه مدت و موقت است مرتکب منکر شدهایم.
****
در سوره مبارکه فتح آیه 11 آمده است:
«سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ لَكُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا»
«بزودی متخلّفان از اعراب بادیهنشین (عذرتراشی کرده) میگویند: «(حفظ) اموال و خانوادههای ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستیم در سفر حدیبیّه تو را همراهی کنیم)، برای ما طلب آمرزش کن!» آنها به زبان خود چیزی میگویند که در دل ندارند! بگو: «چه کسی میتواند در برابر خداوند از شما دفاع کند هرگاه زیانی برای شما بخواهد، و یا اگر نفعی اراده کند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه کارهایی که انجام میدهید آگاه است!»»
منکر؛ اختیار خود را به اجبار نسبت دادن
یکی از منکرات این است که خطاهای خود را به جبر روزگار نسبت دهیم، همچنانکه مسلمانانی که همراه با پیامبر در جنگ شرکت نکردند برای توجیه اشتباه خود گفتند: «شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا» «مال و خانواده ما را مشغول به خود کرد.»
در اغلب مواردی که خطا را به غیر خود نسبت میدهیم اگر حقیقتاً قصد انجام آنرا داشتیم با هر زور و زحمتی آنرا انجام میدادیم بیآنکه توجیهی داشته باشیم، به همین جهت قرآن کریم میفرماید: این افراد راستگو نیستند و چیزی را به زبان میآورند که در دلشان نیست.
منکر؛ مفت خوری
یکی دیگر از منکرات این است که بیآنکه در خدمت اولیاء الله قرار بگیریم بخواهیم مشمول دعایشان باشیم، همچنانکه این افراد در جنگ شرکت نکرده بودند اما با این وجود خواستار دعای پیامبر و طلب مغفرت ایشان برای خود بودند.
منکر؛ درخواستهای دروغین
منکر دیگر درخواستهای دروغین و غیر حقیقی است به عنوان مثال میگوییم:
«فَثَبَّتَنِيَ اللَّهُ أَبَداً مَا حَيِيتُ عَلَى مُوَالاتِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُمْ وَ دِينِكُمْ … وَ جَعَلَنِي مِنْ خِيَارِ مَوَالِيكُم» و از خداوند میخواهیم تا زندهایم ما را تابع اهل بیت و از بهترین دوستان ایشان قرار دهد و… اما برای استجابت درخواستمان هیچ تلاشی نمیکنیم و زحمتی را متقبل نمیشویم.
منکر؛ عذرخواهی زبانی
یکی دیگر از منکرات عذرخواهی زبانی بدون پشیمانی و ندامت قلبی است. این افراد زبانا بابت عدم حضور نزد پیامبر از ایشان عذرخواهی میکردند اما قلباً از نرفتن خود خوشحال بودند و افرادی را که به جنگ رفته بودند سرزنش میکردند.
تاریخ جلسه: 98.7.13 ـ جلسه سی و پنجم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] کافی، ج5، ص 59
[2] تصنیف غرر، ص322