حج، فراخوان آسمانی شدن ـ بخش هفتم

عرفات

 

برای ورود به عرفات باید در میقات نیت حج تمتع كرد اما میان این دو نیت فاصله عجیبی است. بار اول نیت عمره تمتع و بار دیگر نیت حج تمتع.

برای احرام عمره باید بیرون از بیت العتیق مُحرم شد اما برای احرام حج تمتع می‌توان از بیت العتیق مُحرم شد.

در عمره تمتع هنوز طعم وصال چشیده نشده و درحج تمتع بوی وصال یار استشمام می‌شود گویا درعمره همه چیز گذراست و در حج تمتع پایدار و جاودان.

حاجی درعمره تمتع هنوز رهایی از وجود نفسانی را تجربه نكرده و در حج تمتع آزاد و رها از هر تعلقی مُحرم می‌شود.

سرزمین عرفات به قدوم مبارك حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه متبرك شده است و اگر چشمی پاك باشد، پرتو نور وجود حضرتش را در عرفه ادراك می‌كند.

بسیاری از حجاج یافتند آنچه را كه باید می‌یافتند و دیدند آن كس راكه باید می‌دیدند اما زبان حال من درعرفات اینست:

من كه باشم كه برآن خاطر عاطر گذرم

لطفها می‌كنی ای خاك درت تاج سرم

 

روز نهم روز تجلی وجه الله

 

روز نهم ذی الحجه روز تجلی وجه الله، ‌روز معرفت و شناخت امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه است. ‌در این روز جلوه تامه خدای سبحان حضرت ولی الله الأعظم عج‌الله‌تعالی‌فرجه تجلی كامل دارند. ‌سرزمین عرفات معطر از عطر یوسف گمشده است. در این صحرا همه در پی معرفت الامامند.

در روایت آمده است: حضرت ولی عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه خطاب به علی‌بن‌مهزیار می‌فرمایند: «ای پسر مهزیار! پدرم امام حسن عسکری علیه‌السلام به من دستور داد که برای اقامت، کوه‌های سخت و سرزمین‌های خشک و دوردست را برگزینم.»[2] عرفات یكی از همین سرزمین‌هاست.

عرفات، مجلس معارفه‌ای است كه در بیابان برگزار می‌شود، وسعت صحرای عرفات نشان از معرفت بی‌انتهایی است كه همه طالب آنند.‌ معارفه‌ای در خلوت، اما خلوتی در عین كثرت، ‌همه هستند، اما هیچ كس به دیگری مشغول نیست. همه در خلوت خویش می‌‌‌‌‌اندیشند، ‌فكر می‌كنند، ‌عبادت می‌‌كنند، گریه می‌کنند، ‌نماز می‌خوانند و گروهی بی‌صدا با مولایشان نجوا می‌كنند.

 

سِرّ اعظم حج

 

سِرّ اعظم حج، اجتماع در عرفات است. این اجتماع، اجتماع عجیبی است، هركس به تنهایی در پی یافتن و یا شناختن امام زمان خویش است تا بر خوان گسترده ولی نعمتش بنشیند.

در این صحرا هیچ صاحب معرفتی از وصال به امام ناامید نیست چون می‌داند اگر چه چشمانش از دیدن امام محروم است، اما چشمان حضرت به سوی اوست و اگر او خالصانه و عاشقانه در پی یافتن امامش باشد حتماً‌ روزی وجود مقدس یوسف فاطمه سلام‌الله‌علیها پیکی را به دنبال او می‌فرستد.

 

عرفات، مجلس معارفه

 

عرفات مجلسی است كه برای هرکس جدا جدا و به تنهایی ترتیب داده شده تا یار كه را خواهد و میلش به كه باشد. عرفات مجلس معارفه است، اما این معارفه از آن رو نیست كه ماهیت و هویت زوار بر وجود امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه پوشیده است، زیرا حضرت جلوه نام علیم خدای سبحانند و به اذن حق هیچ امری بر وجود مبارك ایشان پوشیده و پنهان نیست. امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه هریک از زوار را به خوبی می‌شناسند و بر حال همه آگاهند. معارفه‌ی عرفات شناخت زائر از امام است نه شناخت امام از زائر.

او آمده تا در این صحرا گم شده خویش را بیابد و امامش را بشناسد. عرفات اثر و نشانه‌ای از آن حاضر همیشه مسافر است که زبان‌ها از ظهورش سخن می‌گویند! اگر قلوب، حضور امام را ادراک می‌کرد هیچ کس بدون یافتن ایشان قدمی از آن سرزمین بیرون نمی‌گذاشت.

امام رضا علیه‌السلام درباره‌ی جایگاه امام می‌فرماید: «…امام همچون خورشیدی است كه نورش جهان را فرا می‌گیرد و جایگاهش در افق به گونه‌ای است كه نه دست‌ها بدان می‌رسد و نه دیده‌گان تواندش دید. امام ماه تابان، ‌چراغ درخشان، نور طالع، ستاره راهنما در دل تاریكی‌ها و در دل شهرها و زمین‌های خشك و امواج خروشان دریاها است. امام آب گوارا بر تشنه لبان و راهنمای هدایت و نجات بخش از نابودی است. امام گمشدگان را راهنما و سرمازدگان را گرمی‌بخش است. ‌او ابر پر باران و بارانی پربركت وآفتاب پرتوافكن و زمینی گسترده و چشمه‌ای جوشان و باغ و بركه است. امام امانتداری همراه، ‌پدری خیرخواه و برادری مهربان است و …»[2].

 

عرفه، کلاس امام زمان شناسی

 

عرفه، كلاس امام زمان شناسی فشرده‌ای است كه از ظهر آغاز می‌شود و غروب پایان می‌یابد. حضور در این كلاس بر هر حاجی واجب است. كلاسی كه ظهر شاگرد می‌پذیرد و غروب آنها را با گنجینه‌ای از علوم و معارف الهی به مشعر می‌فرستد.

در این فاصله، وقت گران‌بهاتر از طلا می‌شود، اگر لحظه‌ای از دست برود خسرانش غیر قابل جبران است.

دست‌آوردهای این كلاس فشرده امام زمان‌شناسی سبب می‌شود تا هر خواهانی برای دیدار یوسف فاطمه (س) دست خطاکارش را قطع کند و نفس گنهکارش را ذبح کند. قرآن در آیه 31 سوره مبارکه یوسف می‌فرماید:

«فَلَمَّا رَأَینَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَیدِیهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِیمٌ»

«پس چون [زنان‏] او [یوسف] را دیدند، وى را بس شگرف یافتند و [از شدت هیجان‏] دست‌هاى خود را بریدند و گفتند: منزّه است خدا، این بشر نیست، این جز فرشته‏‌اى بزرگوار نیست.»

عرفات مجلس معرفی یوسف زهرا سلام‌الله‌علیها است.‌ مجلسی كه در آن هر صاحب دلی جمال یوسف گمشده‌اش را می‌بیند و دست خطاکارش را قطع می‌کند.

او را به چشم پاك توان دید چون هلال

هر دیده جای جلوه‌ آن ماه پاره نیست

نقش وفا می كند پشت به ما كی كند

پشت ندارد چو شمع او همگی روست روست

 

از ظهر تا غروب در كوره‌ی عشق این سرزمین می‌سوزیم تا گداخته شویم و بسوزیم شاید خروج از عرفات تولّد و آغازی دوباره باشد، آغازی بدون منیت‌های گذشته و تولّدی بدون خطاهای پیشین.

 

ادامه دارد…

 «برگرفته از کتاب جرعه‌ای از بیکرانه‌های حج، استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]. کتاب الغيبت (شيخ طوسي)، ص 161

[2]. عيون الأخبارالرضا، ج 1، ص 218-219

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *