مدیریت در زندگی ـ بخش نهم

قرارمان بر این بود که در محضر قرآن و اهل بیت آموزش‌های خاصی را در باب مدیریت داشته باشیم، مدیریت اعم است از مدیریتی که ما در وجودمان باید داشته باشیم یا مدیریت محدودی که در فضای خانواده داریم یا مدیریتی که در عرصه گسترده‌تری داریم، به هرجهت نیازمندیم که مقتدرانه و آگاهانه اجرای صحیحی داشته باشیم و بر این باور هستیم که آموزش صحیح زیربنای اجرای صحیح است.

 

مدارا، لازمه مدیریت صحیح

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه 46 نهج البلاغه می‌فرمایند:

« وارْفُقْ مَا كَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ، واعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لا تُغْنِي عَنْك إِلَّا الشِّدَّةُ»

«مدارا کن تا زمانی که مدارا شایسته‌تر است، تصمیم بگیر که اتفاقاً برخورد سخت کنی در جایی که فقط این برخورد سخت جواب می دهد برخورد قاطع جواب می دهد».

حضرت در این نامه به یکی از کارگزاران خود توصیه می‌کنند تا زمانی که با ملایمت امر پیش می‌رود سیاست اولیه‌ باید مدارا و ملایمت باشد.

سختی و تندی به عنوان سیاست ثانویه است، در جایی که مدارا به هیچ عنوان جواب نمی‌دهد باید قاطعیت و شدت را به میدان آورد.

ما نمی‌توانیم نه در زندگی فردی و نه در زندگی اجتماعی از یکدیگر تقلید کنیم. هرکس باید در هر جایگاهی که قرار دارد تشخیص دهد که آیا در آن جایگاه مدارا علاج قضیه هست یا نیست.

سیاست اولیه  و اساس در اداره امور ـ چه برای اداره نفس که با عقل درگیر نشود و خوب بندگی کند و چه برای اداره خانواده  ـ مدارا است و به راحتی نباید قاطعیت و شدت را به میدان آورد.

در روابط باید اساس بر این باشد که درگیری پیش نیاید، در اداره صحیح امور  نباید با دیگران درگیر شویم و باید از سیاست ملاطفت و مدارا استفاده شود.

 

عفو، لازمه مدیریت صحیح

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام بارها و بارها به عفو و نادیده گرفتن بسیاری از امور توصیه می‌کنند.

ما گاهی افراد را می‌بخشیم اما بعد از آن پشیمان و ناراحت هستیم.

«عفو» در زبان عرب به معنای «محو» است.

«غَفَرَ» به معنی «سَتَرَ» است یعنی پوششی رویش بیاید.

استغفرالله یعنی از خدای سبحان طلب می کنم کمالی نصیبم کند که بدی‌های من پوشیده شود ولی عفو به معنی محو است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه 53 نهج البلاغه به مالک اشتر می‌فرمایند:

«فأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِه‏»

« آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد»

آنقدر عفو به زیردستانت داشته باش که دوست داری با تو اینقدر عفو صورت بگیرد، باید با لطف خدای سبحان چنان ناراحتی ایجاد شده از سوی دیگران از ذهن و دلم برود که هیچ اثری بر زبان و قلبم به جای نماند.

در زمانهای خاص مثل شب قدر و روز عرفه اول باید دیگران را حلال کنید تا ظرف دلتان باز شود و بتوانید رحمت خدا را دریافت کنید.

 

 در چه جاهایی باید عفو کرد؟

 

برخورد قاطعانه مدیر در هنگام معصیت خدا

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«اضْرِبْ خَادِمَكَ إِذَا عَصَى اللَّهَ وَ اعْفُ عَنْهُ إِذَا عَصَاك‏»[1]

«خدمتكار خود را هرگاه عصيان خدا را كند بزن، و هرگاه عصيان تو را كند عفو کن»

لازمه مدیریت این نیست که همیشه از قانون عفو استفاده کند زیرا ایشان در مقام ساخت و ساز افراد است، هنگام معصیت خدای سبحان نباید از قانون عفو استفاده کرد، اینجا دیگر بحث عفو نیست و اتفاقاً اینجا برخورد تند لازم است، «اضْرِبْ» نماد برخورد تند است.

گاهی اوقات امر از نظر شرع مشکل ندارد از نظر ما درد آور است و ما نمی‌توانیم آن را هضم کنیم، در اینجا اگر نظرات شخصی ما نادیده گرفته شود اشکالی ندارد اما زمانی که بحث معصیت خداست نباید عفو کرد و کوتاه آمد.

 

عدم ندامت از عفو دیگران

 

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه به مالک اشتر می‌فرمایند:

«فَلَا تَنْدَمَنَّ عَلَى عَفْوٍ وَ لَا تَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَةٍ وَ لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ عَنْهَا مَنْدُوحَةً »[2]

«بر بخشش ديگران پشيمان مباش، و از كيفر كردن شادى مكن، و از خشمى كه توانى از آن رها گردى شتاب نداشته باش»

در این نامه حضرت به ما آموزش می‌دهند اگر گاهی عفو کردیم از عفو خود نادم نشویم چون با عفو عنوان زیبا به شما داده می‌شود‌ و متصف به یک کرامت اخلاقی می‌شویم.

عفو ما را متصف به صفت خدای سبحان(عَفُو) می‌کند، خُلق من در این عمل، خُلق الهی شده است به همین جهت از عفو خود پشیمان نیستم چون چیزی از دست ندادم. نباید فکر کنم مردم با عفو پر رو می‌شوند بلکه باید عفو را بجا بدانم.

حضرت در این نامه فرمودند عقوبت هم کردید با عقوبت خوشحال نشوید. وقتی از عقوبت خوشحال می شوم که برای تشفی خاطر خودم عقوبت می کنم، دلم خنک شد اما وقتی فکر کنم بنی آدم اعضای یکدیگر هستند ، بیشتر از اینکه او درد بکشد من دارم درد می کشم.

در مدیریت صحیح اگر مجبور به برخورد تند شدیم احساس شعف و شادمانی نداشته باشیم  و از این برخورد تند خودمان ناراحت باشیم اما گاهی اوقات برخورد تند و قاطعیت لازم است در عین اینکه باید بدانیم این برخورد قاطعانه سیاست ثانویه است.

اگر به یکی از افراد زیرمجموعه آسیب برسد به او(مدیر) هم آسیب می‌رسد، عقوبت با ساختار ما سازگار نیست صرفاً به عنوان یک تاکتیک است و به عنوان امر موقتی است که باید اعمال شود و امر دائمی در ارتباطات نمی تواند محسوب شود.

 

تاریخ جلسه : 97/5/16

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  غررالحکم و درر الکلم، ص137

[2]  نهج البلاغه، نامه 53

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *