میانه‌روی، شرط شایستگی اجتماعی

مقدمه

 

شایستگی اجتماعی به معنای برخوردار بودن از دانش‌ها و مهارت‌ها و توانمندی‌هایی که موجب ارتقاء فرد از سطح متوسط اجتماعی می‌شود؛ می‌باشد. شایستگی اجتماعی هدف نیست؛ بلکه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف اصلی یعنی قرب به خدا و بندگی می‌باشد. شایستگی اجتماعی به عنوان ابزاری برای سلوک هر چه بهتر و آسان‌تر لازم است.

در بستر نهج البلاغه و در کنار سفره معرفتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام بحث را پیگیری کرده و راهکارهای کسب شایستگی اجتماعی را بیان می‌کنیم:

 

میانه‌روی، شرط شایستگی اجتماعی

 

«لَا یرَى الْجَاهِلُ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»[1]

«نادان را یا تندرو یا كند‌رو مى‌‏بینى»

 

با توجه به این عبارت نتیجه می‌گیریم: «افراط و تفریط نشانه جهالت و اعتدال برخاسته از عقلانیت است»

افراط و تفریط در هیچ امری مانند ابراز احساسات، هدیه دادن، تمجید از دیگری، تشویق، تنبیه و حتی در مسائل معنوی و متعالی مطلوب نیست.

زیاده‌روی و کوتاهی در هر امری به شخصیت اجتماعی فرد صدمه زده و رعایت اعتدال موجب افزایش شایستگی می‌شود. ضمن آن که موجب آسیب طرف مقابل نیز می‌شود.

در توصیه به میانه‌روی، امیرالمؤمنین می‌فرمایند:

«كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً»[2]

«بخشنده باش امّا زیاده‌روى و اسراف نكن و در زندگى حسابگر باش امّا سخت‌گیری مکن!»

با آن که خداوند در اوج قدرت و دارائی‌ست لکن برای هر چیزی اندازه معینی قرار داده است:

«قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْرا»[3]

«قطعا خداوند برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!»

افراد نیز بایستی اندازه و قدر هر چیزی را شناخته و متناسب با آن رفتار نمایند. چنین افرادی در جامعه موفق خواهند بود.

البته تعادل در زندگی افراد با یکدیگر متفاوت است و نمی‌توان یک دستورالعمل یکسان به همگان ارائه کرد. هر کس با توجه به شرایط و موقعیت زندگی و شناخت اطرافیان خود می‌تواند به ملاک اعتدال دست یابد.

باید توجه داشت که زیاده‌روی و کوتاهی در امور به یک اندازه آسیب‌رسان هستند. برای مثال به همان اندازه که مسامحه در انجام امور خیر پشیمانی در «یوم الحسرة» را به دنبال دارد؛ زیاده‌روی درآن نیز به سرنوشت فرد صدمه می‌زند.

 

تاریخ جلسه: 98/4/25 ـ جلسه 3

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] نهج‌البلاغه(مرحوم فیض‌الاسلام)، حکمت 67

[2] نهج‌البلاغه (مرحوم فیض الاسلام)، حکمت 32

[3] سوره طلاق، آیه3

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *