سوره مبارکه بقره، آیه 104
خدای سبحان در قرآن کریم مؤمنین را از گفتار نامناسب پرهیز میدهد و میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ أَليمٌ»[1]
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد نگوييد راعنا و بگوييد انظرنا و [اين توصيه را] بشنويد و [گر نه] كافران را عذابى دردناك است»
قرآن کریم مؤمنین را از بکار بردن کلمه «راعِنا» نهی کرد و جایگزین آن کلمه «انْظُرْنا» امر نمود.
«راعِنا» دو معنی دارد: یکی از معانی آن به معنی توجه کردن و رعایت کردن حال طرف مقابل است و معنای دیگر رحم کردن به دیگری است.
جایگزینی مناسب
در بحث تربیت اگر کسی را از گفتار یا رفتار نامناسبی نهی میکنیم باید همزمان امور مناسب را به او بیاموزیم تا امری صحیح را جایگزین امر ناصحیح کند، همچنانکه در ارتباط با نوزاد که هنوز با مفهوم خطر آشنا نیست میگویند زمانی که با وسیلهای خطرناک بازی میکند در عوض آنکه فقط وسیله را از دست او خارج کنید همزمان وسیلهای مناسب را به او بدهید، البته این جایگزینی باید بدون اجبار و همراه با اختیار باشد.
بار مثبت
در امر تربیت باید از کلمات دارای بار مثبت استفاده کرد و دیگران را به آن تشویق نمود، قرآن کریم مؤمنین را از کلام دو پهلو در ارتباط با پیامبر نهی میکند و میفرماید به پیامبر نگویید «راعِنا» تا کلامتان دو پهلو باشد بلکه بگویید« انْظُرْنا» تا در عین اینکه مترادف معنای راعنا است، فقط حاوی معنای مثبت باشد مثالی دیگر در عوض خسته نباشید بگوییم: «خدا قوت» یا «مؤید باشید».
ادب
در تربیت هر قدر مربوب جایگاه بالاتری دارد دقت و مداقه مربی بر حسن تربیت او بیشتر است. مخاطب آیه عموم افراد نیستند بلکه مؤمنیناند و قرآن این دسته از افراد را به ادبیاتی خاص توصیه می کند تا از کلام مؤدبانه و حکیمانه استفاده کنند نه کلامی به دور از ادب.
سوره مبارکه بقره، آیه 106
«ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»
«هر حكمى را نسخ كنيم يا آن را به [دست] فراموشى بسپاريم بهتر از آن يا مانندش را مىآوريم مگر ندانستى كه خدا بر هر كارى تواناست»
رها شدگی هرگز
تربیت امری مستمر و دائمی است و تنها شکل آن در زمانهای مختلف متفاوت است و هرگز نباید محدود به یک زمان خاص باشد و بعد از مدتی مهمل و رها شود، همچنانکه در فرامین دینی ما آمده فرزند در هفت سال اول ریئس است و سیادت اقتضای خوب عمل کردن را میکند و در هفت سال دوم اینچنین نیست که چون به سنی رسیده که خوب و بد را تمیز میدهد او رها کرد بلکه باید مانند عبدی که همیشه فرمانبر مولاست تحت نظر والدین اطاعت پذیر باشد که البته این امر زمانی محقق میشود که در هفت سال اول زندگی با او برخورد درستی داشته باشیم نه آنکه لجاجت او را برانگیزیم، در هفت سال سوم فرزند نقش مشاور را دارد و با مشورت و نظرخواهی از او همچنان تربیت جریان دارد. در حقیقت زمانیکه از او مشورت میخواهیم ابتدا نظر خود را بیان کنیم و بگوییم نظر ما این است و در عین حال نظر او را نیز جویا شویم با این کار او نظر صحیح را دریافت می کند.
پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند:
«الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِين»[2]
مثالی دیگر: زمانی که موفق به گرفتن چلهای میشویم بعد از پایان چله جایگزینی دیگر انتخاب کنیم که یا کمیت و کیفیت آن بسیار بهتر از اولی باشد و یا حداقل همانند آن.
سوره مبارکه بقره، آیه 108
«أَمْ تُريدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ»
«آيا مىخواهيد از پيامبر خود همان را بخواهيد كه قبلا از موسى خواسته شد و هر كس كفر را با ايمان عوض كند مسلما از راه درست گمراه شده است»
یادآوری گذشتگان
ممکن است افراد با وجود تفاوت زمان طولانی شباهت به یکدیگر پیدا کنند به همین جهت در تربیت گاهی یادآوری تاریخ پیشینیان لازم است.
با آنکه بنیاسرائیل دو هزار سال پیش از پیامبر میزیستند اما قرآن به مؤمنین میفرماید آیا میخواهید همانند بنیاسرائیل کفران نعمت کنید و در مادیات زیاده طلب باشید؟!
درخواستهای نابجا
نفسانیات و درخواستهای نابجا سبب انحراف انسان میشود و او را از مسیر میانه منحرف میکند. این انحراف ممکن است به سرعت رخ دهد به همین جهت باید علی الدوام نسبت به انتخابهای خود دقت کنیم.
سوره مبارکه بقره، آیه 109
«وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»
«بسيارى از اهل كتاب پس از اينكه حق برايشان آشكار شد از روى حسدى كه در وجودشان بود آرزو مىكردند كه شما را بعد از ايمانتان كافر گردانند پس عفو كنيد و درگذريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا بر هر كارى تواناست»
دستهای از اهل کتاب که اهل تخصص هستند اما فاقد دیانتند از سر حسادت میخواهند مؤمنین را بعد از آنکه ایمان آوردند از ایمانشان جدا کنند. قرآن کریم میفرماید خطاهای آنان را نادیده بگیرید و آثار گناهشان را از بین ببرید.
دشمن شناسی
در تربیت باید خطرات را خاطر نشان کرد و در این یادآوری واقع بین بود؛ واقعیت این است که دشمن قوی است و از حیث تعداد و اعوان تواناست و علیالدوام در کمین است، توانایی و اقتدار او به قدری است که میخواهد ما را به جایگاه کفرمان بازگرداند. عادات نادرستی که از آن گذر کردیم مصداقی برای این بازگشت است، عاداتی که با لطف الهی مدتی است آن را ترک کردیم اما با وساوس شیطانی مجدد به آن بازگشتیم.
دشمن میخواهد ما شباهت به او پیدا کنیم و مطلوب خواست و میل او گردیم، او تاب مشاهده موفقیت ما را ندارد و با تمام تلاش سعی در از پا در آوردنمان دارد. برای مقابله با او باید آگاه و هوشیار بود و تنها طبق نظر حق برخورد کرد نه مطابق خواست و میل خود.
تاریخ جلسه : 98/7/29 ـ جلسه 7
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه بقره، آیه 104
[2] وسائل الشیعه، ج21،ص476