مقدمه
در مبحث بررسی هویت زن مسلمان، مكرر عرض شد كه در جهت كمال، ذكوریت و انوثیتی مطرح نیست، به همان میزانی كه مرد میتواند قرب به حق پیدا كند زن هم میتواند از مقربین باشد؛ امّا به هر جهت در عالم ظاهر بر اساس مذکر یا مؤنث بودن بعضی از وظایف بر عهدۀ دو طرف میآید که اگر به آن وظایف بهای لازم داده شود قطعاً مسیر قرب را بهسلامت طی میکنند و اگر به وظایفی که بر اساس جنسیت به آنان محول شده است بیتوجهی کنند هر یک از دو طرف، نهتنها از کمال خارج میشوند که عقوبتی هم بر هر یک از این دو مترتب میشود. همانگونه که در زندگی خانوادگی شرع میگوید: نفقه بر عهده مرد است یعنی ذکوریت اقتضا میکند که این مسئولیت را مرد بر عهده بگیرد در قبالش امور دیگری را هم باید برای زن بهعنوان وظیفه در نظر گرفت؛ وظایفی که از نگاه شرع نهتنها مایۀ تحقیر نیست، بلکه نماد تکریم زن در این جایگاه خاص است.
جایگاه زن
در آغاز بیان میکنیم: رابطۀ زن و مرد به چندین هزار سال پیش بر میگردد، آن هنگام که حضرت آدم از حضرت حوا خواستگاری میکند. امام صادق میفرماید حضرت آدم به خدای سبحان میگوید:
«یا رَبِ فَإِنِّی أَخْطُبُهَا إِلَیكَ فَمَا رِضَاكَ لِذَلِكَ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ رِضَای أَنْ تُعَلِّمَهَا مَعَالِمَ دِینِی فَقَالَ ذَلِكَ لَكَ یا رَبِّ عَلَی إِنْ شِئْتَ ذَلِكَ لِی فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ شِئْتُ ذَلِكَ وَ قَدْ زَوَّجْتُكَهَا»[1]
«من این زن را از تو خواستگاری میکنم؛ [ یعنی خدایا، بزرگتر این زن تویی، ولیّ این زن تویی،] رضایت تو در امر این ازدواج چیست؟ خدای سبحان میفرماید: رضایت من در این است که معارف دین من را به این زن آموزش دهی، حضرت آدم میگوید:خدایا! این چیزی را که تو مقدر کردی به عهدۀ من است به شرط آنکه تو برای من بخواهی که من به او آموزش بدهم. خدای سبحان میفرماید: من این امر را از تو خواستم و او را به زوجیت تو درآوردم.»
زنی که دین اسلام به ما معرفی میکند زنی است که علم، مهریۀ اوست، یعنی همپای همسرش باید آموزش داشته باشد. خدای سبحان میفرماید:«معالم و معارف دین مرا به او بیاموز»؛ یعنی زن قابلیت ادراک علوم ربّانی را دارد و خانواده محل جریان این علوم است.
زنی که اسلام معرفی میکند زنی است که پسند او آموختن است نه مالکیت ظاهری. همسر آدم، باید از آموزشهای والایی بهرهمند شود. مهریۀ چیزی است که زن باید به او راضی باشد، رضایت حوا در تعلّم علوم دینی است. آموختهها ماندگار است؛ امّا مالکیتهای ظاهری همه تاریخ مصرف دارد.
خانهداری و جهاد
پیامبر صلّیاللهعلیهوآله میفرماید:
«مِهْنَةُ إحداكُنَّ فی بِیتِها تُدرِكُ جهادِ المُجاهِدین إنشاءاللَّه»[2]
«مِهْنَةُ» به معنی مشغول بودن است و پیشهور را مهین میگویند. تدبیر امور منزل در خانه توسط زن، ثواب مجاهد را داراست.
جبهۀ زن منزلی است كه در آن قرار دارد و بابت همه خدماتی که در منزل به اطرافیانش میدهد مأجور است. همان اموری که روی آن حساب باز نمیکنیم مانند آشپزی، بچهداری و… برای زن مجاهده محسوب میشود: «جهادِ المُجاهِدین». به بیانی دیگر زن با انجام کارهای خانه دائماً در معرض وساوس شیطان است و شیطان تدبیر امور منزل را برای او نقص جلوه میدهد؛ اما زن بابت مجاهدهای که در این راه انجام میدهد از خدای سبحان پاداش دریافت میکند. به عبارتی دیگر زن درگیری باطنی با شیطان دارد، شیطان تیراندازی نامرئی بهسوی او دارد تا کارهای خانه را در نظرش بیارزش جلوه دهد؛ اما مبارزۀ زن برای غلبه بر وساوس شیطان، جهاد محسوب میشود.
تدبیر منزل و رحمت خاص الهی
پیامبر میفرماید:
«أَیمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَیتِ زَوْجِهَا شَیئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ تُرِیدُ بِهِ صَلَاحاً نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیهِ لَمْ یعَذِّبْهُ»[3]
کوچکترین تدبیری در امور منزل حتی به اندازۀ جابجایی چیز کوچکی که موجب نظم بیشتر و در نتیجه آسایش و آرامش خانواده میشود، زن را مشمول رحمت الهی میکند. هر کس خدا با این چشم به او نگاه کند عذاب نمیشود:«وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیهِ لَمْ یعَذِّبْهُ». خدای سبحان زن را بهعنوان بندهای قرار داده است که وقتی به وظایف خاص جنسیت خود مشغول میشود اگرچه این وظایف در نگاه دیگران بیارزش است؛ اما از نگاه خدای سبحان چنان ارزشمند است که رحمت خاص خدای سبحان را به سوی خود جذب میکند و با این توجه خاص از بسیاری از امور ناروا دور میماند:«لَمْ یعَذِّبْهُ». نگاه خدا باعث میشود که دروغ نگوید، بخیل و حسود نباشد و هیچ معصیتی را انجام ندهد و چون از معاصی پرهیز میکند، معذّب نیست.
توجه خدای سبحان به این زن، او را در مسیر کمال تقویت میکند و از بسیاری از معاصی جدا میشود و در عرصۀ طاعت راغب و مشتاق است.
خدای سبحان امتیازاتی بر اساس جنسیت ما به ما داده است که کوچکترین اموری كه برای اصلاح خود انجام میدهیم، منظور نظر حق قرار میگیریم و از بسیاری از مفاسد دور میشویم.
بهترین زنان
در روایت دیگری امام صادق میفرماید:
«خَیرُ نِسَائِكُمُ الطَّیبَةُ الرِّیحِ الطَّیبَةُ الطَّبِیخِ الَّتِی إِذَا أَنْفَقَتْ أَنْفَقَتْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِذَا أَمْسَكَتْ أَمْسَكَتْ بِمَعْرُوفٍ فَتِلْكَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللَّهِ وَ عَامِلُ اللَّهِ لَا یخِیبُ وَ لَا ینْدَمُ»[4]
بهترین زنان شما زنان خوشبو هستند؛ یعنی آراستگی دارند، به نظافت ظاهر بها میدهند و جذبه دارند البته نه در مقابل نامحرم، در جمع زنانه و برای همسرشان. خوشدست پخت هستند. هم در خرجکردن معتدلاند هم در امساک. پرداختها و امساکهای آنها پشتوانۀ عقلی دارد و صِرف احساس نیست.
«الطَّیبَةُ الرِّیحِ» نماد آراستگی است؛ یعنی زن باید جذابیت داشته باشد.
«الطَّیبَةُ الطَّبِیخِ» نماد محبت میان اعضای خانواده است. کانون خانواده باید طوری باشد که افراد دوست داشته باشند در کنار هم جمع شوند و از با هم بودن لذت ببرند؛ اما طبق قاعده و قانون.
«فَتِلْكَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللَّهِ»: این زن یکی از کارگزاران خداست، چنین زنی برای خانواده کار نمیکند، كارگر و کارگزار خداست و کسی که برای خدا کار کند هیچوقت ناامید نیست: «وَ عَامِلُ اللَّهِ لَا یخِیبُ وَ لَا ینْدَمُ»؛ یعنی پُرانرژی است.
اگر انرژی کم دارید بایستی در فضای خانواده بازنگری داشته باشید. كسی كه برای خدا كار میكند هیچوقت ناامید نیست؛ چون خرانۀ خدای سبحان همیشه پُر است. چنین فردی به جهت اتصال به خزانۀ الهی همواره بانشاط است. «وَ لَا ینْدَمُ»: از یاری خانواده پشیمان هم نیست حتی اگر به او بها ندهند و او را نادیده انگارند.
مصونیت از بیماریهای روانی
با یک نگاه روانشناسانه اگر زن در جایگاه زنانه خودش درست عمل کند از بسیاری از بیماریهای روانی مصون است. ناامیدی و افسردگی یک بیماری روانی است و پشیمانی یک بیماری روحی. وقتی زن عنوان کارگزار خدا را دریافت کند، همواره بانشاط است؛ چون میداند خدای سبحان هرکسی را به كارگری قبول نمیکند. اگر زن خود را بهعنوان زن قبول داشته باشد، مردان به خود جرأت نمیدهند که به او نگاه تحقیرآمیز داشته باشند.
نعمت انوثیت
حضرت جوادالائمه میفرماید:
«نِعْمَةٌ لَا تُشْكَرُ كَسَیئَةٍ لَا تُغْفَرُ»[5]
«نعمتی كه شكرش بهجای آورده نشود مثل گناهی است نابخشودنی.»
همانگونه که گناه نابخشوده كدورتآور است و موجب سنگینی آدمی میشود، نعمتی که هم که شکر آن را بجا نیاوریم وجود ما را مکدر میکند و مانع سلوك و حركت ماست. هم به خود ما آسیب وارد میكنیم هم به اطرافیان.
«نِعْمَةٌ لَا تُشْكَر» نعمت انوثیت ماست. مؤنث بودن نعمت خاصی است كه خدای سبحان نصیب ما كرده است. قدردانی از نعمت به سه شكل است:1. زباناً ثناگوی حق باشیم؛ 2. قلباً خوش باشیم؛ 3. با اعضا و جوارح شاکربودن خود را نشان دهیم.
تاریخ جلسه: 96/5/31 ـ بخش پنجم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1]. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص379
[2]. نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ص746
[3]. الأمالي( للصدوق)، ص411
[4]. الكافي (ط – الإسلامية) ، ج5 ،ص324
[5]. غررالحکم و دررالکلم، ص719