مصادیق امر به معروف و نهی از منکر
در سوره مبارکه ص آیه 76 آمده است:
«قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ»
«گفت من از او بهترم مرا از آتش آفريدهاى و او را از گل آفريدهاى»
منکر؛ ادعا
یکی از امور منکر، ادعا کردن است. برخی افراد خودباوری کاذب دارند و خود را برتر میبینند. شیطان زمانیکه متوجه خلقت حضرت آدم شد به خداوند گفت: من از او برترم زیرا من از آتش آفریده شدم و او از گِل.
اگر ظاهر جریان را بازبینی کنیم به این نتیجه میرسیم که ادعای برتری شیطان در ظاهر امری عادی بود زیرا شیطان تا قبل از خلقت حضرت آدم چنان جایگاهی داشت که شش هزار سال در جمع ملائک خطیب بود و سخنرانی میکرد. طبیعی است که اگر پای نفسانیّات در میان باشد فردی که سالها موجّه است و در عرصه عبادت ید طولایی دارد و سابقه بیشتری نسبت به کسی که تازه وارد است و تاکنون وجههای نداشته دارا باشد بگوید من از تو بهترم «أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ».
اما قانون خداوند چیز دیگری است، خداوند زمانیکه حضرت آدم را آفرید به ملائکه فرمود: در برابر او سجده کنید، «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ»[1] و امر الهی مانع احساس برتری شد، اگر خداوند به کسی اعتبار بخشد دیگران در برابر او نباید ادعایی داشته باشند و شیطان این نکته را در نظر نگرفت و تنها به حُسن سابقه خود توجه کرد.
- رد کردن سائل بهتر است
ادعا و منیّت به قدری مذموم است که ذیل ایه 264 سوره مبارکه بقره از وجود مبارک امام حسن عسگری علیه السلام روایت شده که رد کردن سائل بهتر از ادعا و منیّت است. ادعا سبب میشود خیرات انسان از بین برود و بیاجر بماند.
- بانو امین اصفهانی
قرآن کریم در بیان ویژگی زنان صالح ادعا نکردن و خضوع را از خصایص ایشان میشمارد و میفرماید: «فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ» و بانو امین اصفهانی مصداق این آیه بودند.
ایشان از حیث علمی مجتهد بودند اما همسر ایشان تنها سواد خواندن داشت و نوشتن نمیدانست، خانم امین اجازه ندادند همسرشان به اجتهاد ایشان پیببرند و حتی به نویسندگی ایشان واقف شوند تا مبادا ادعایی صورت گیرد و یا همسرشان احساس کمی و کاستیای کنند، روزی همسر ایشان به استانداری اصفهان میروند؛ کتاب بانو امین روی میز استاندار بود. استاندار تعریف کتاب بانوامین را به همسرشان میکنند و در آن زمان تازه ایشان متوجه نویسنده بودن بانو امین میشوند.
منکر؛ استدلال غلط
منکر دیگر استدلال ناصحیح است. بسیاری از ما گاه گرفتار این منکر میشویم بیآنکه متوجه باشیم همچنانکه شیطان گرفتار این اشتباه شد و برای برتری خود به برتری آتش نسبت به خاک استدلال کرد، درحالیکه این برتری طبق چه منطقی صحیح و ثابت شده است؟! اتفاقا با نگاهی عقلانی هیچ مبنایی ندارد بلکه خاک رویاننده و حیات بخش است اما آتش سوزاننده و از بین برنده است.
منکر؛ ظاهر بینی
به دنبال استدلال نادرست منکری دیگر وجود دارد. ابلیس با وجود سابقه عبادی خطای در استدلال داشت. شاید عامل این خطا ظاهربینی باشد، ظاهر آتش زیبا است و ظاهر خاک ساده و عادی و این ظاهر سبب شد ابلیس آتش را از خاک برتر بداند. ما نیز گاهی گرفتار این منکر میشویم و طبق ظاهر حکم میکنیم و به بیراهه میرویم.
میرفندرسکی عالمی گرانقدر بود روزی با لباسی معمولی به مجلسی علمی وارد شد آنان او را نمیشناختند و به همین جهت اذن ورود به او نداند، فردای آن روز با لباسی موجه به همان مجلس رفت و در صدر مجلس او را جا دادند و از او سوالات علمی کردند و او نیز پاسخ میداد، زمانیکه سفره اطعام پهن شد به سفره حاضر شد و به آستینش گفت بخور، از او پرسیدند چرا به آستینت غذا را تعارف میکنی؟ گفت: من همان انسان دیروزی هستم آنچه از من تغییر کرده لباسم است نه شخصیتم، شما هم مرا تحویل نگرفتید بلکه لباسم را تحویل گرفتید به همین جهت باید لباسم غذا بخورد نه خودم.
ظاهربینی منکری است که باید دقت کرد گرفتار آن نشویم، آنچه سبب برتری است روحانیّت و معنویت انسان است نه ظاهر او همانطور که آنچه سبب سجده ملائک به حضرت آدم شد نفخهای بود که خداوند بر آدم دمید و روح خود را در او ایجاد کرد و فرمود «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»
- ما چه میکردیم؟!
به راستی اگر ما در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله زندگی میکردیم و پیامبر صلی الله بلال حبشی را که سیاه چهره بود و از حیث ظاهر جاذبهای نداشت و حتی فصاحت کلام هم نداشت و نمیتوانست مانند افراد عادی حرف سین را درست ادا کند و عوض سین، شین میگفت را انتخاب میکردند آیا به ایشان اعتراض نمیکردیم؟ و یا خواستار تجدید نظر نبودیم؟
****
در سوره مبارکه زمر آیه 53 آمده است:
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»
«بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشتهايد از رحمت خدا نوميد مشويد در حقيقت خدا همه گناهان را مىآمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است»
منکر؛ نا امیدی
یکی از امور منکر یأس و نا امیدی است حتی با وجود جرم زیاد. و در مقابل آن امیدواری امری است معروف.
قرآن کریم میفرماید: ای کسانیکه در معصیت زیادهروی کردید از رحمت خداوند ناامید نشوید.
گاهی اوقات که خدایی نکرده مرتکب گناهان زیاد و کبیرهای میشویم و یا دیگران را که مرتکب معاصی بزرگی شدهاند مشاهده میکنیم از مغفرت الهی نا امید میشویم و گمان میکنیم به جهت کثرت گناه و بزرگی جرم امکان مغفرت وجود ندارد، درحالیکه خدای سبحان در این آیه میفرماید: مبادا حتی در این شرایط از رحمت و مغفرت من نا امید شوید.
- لباس مغفرت
مغفرت لباسی است که نه تنها بدیهای انسان را تبدیل به خوبی میکند بلکه کمالات عجیبی را از او به ظهور میرساند و مصداق این آیه است که میفرماید:«فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[2]
مرحوم دربندی (ره) روی منبر داد میزد: امام حسین به مادرت سوگند شمر را شفاعت نکن به او گفتند: چه میگویی؟ گفت: خاندانی که من میشناسم اگر شمر هم از ایشان درخواست بخشش کند او را میبخشند.
معروف؛ انتظار کمال
یکی دیگر از معروفات در انتظار ظهور محاسن و کمالات بودن بعد از توفیق مغفرت است.
بعد از مغفرتالهی فصلی جدید در زندگی انسان شروع میشود و از این پس باید در انتظار ظهور کمالاتی دیگر بود. هر چند آنچه ظهور مییابد به جهت فضل الهی است نه استحقاقی که به سبب توبه نصیب انسان میشود.
معروف؛ حسن ظن به خداوند
معروف دیگری که در آیه ذکر شده حسن ظن به خداوند است و در مقابل آن منکری که وجود دارد سوء ظن به خداوند است.
آیه میفرماید: با وجود کثرت گناهانتان مبادا از رحمت حق نا امید شوید زیرا خداوند تمام گناهان را میبخشد. اگر سوال کنید چگونه چنین چیزی ممکن است؟ پاسخ میدهیم: تمام گناهان در برابر عظمت خداوند ناچیز است؛ همین امر سبب حسنظن به خداوند و ناامید نبودن از رحمت او میشود.
- مراقبه
معنای آیه این نیست که هر معصیتی خواستیم مرتکب شویم و با این وجود ناامید از حق نباشیم، بلکه به این معناست که علیالدوام نسبت به اعمالمان مراقبه داشته باشیم و هربار که پرونده عملمان را مشاهده میکنیم، به خلافهایی که ناخواسته و ناآگاهانه از ما سرزده پی میبریم و با این وجود حسن ظن به خداوند داشته باشیم.
گاهی اوقات که ما بسیاری از کمالات را از خود منع میکنیم به دلیل فقدان حسنظن است اما اگر یقین به رحمت خداوند داشته باشیم و با این وجود تمام تلاش خود را به کار بگیریم به کمالاتی خاص نائل خواهیم شد.
شیخ میرزا جواد آقای تبریزی (ره) میگوید: ابتدا زمین وجود را آماده کاشت بذر کن سپس در آن بذر بکار و آنرا آبیاری کن و پس از آن در انتظار محصول باش.
****
در سوره مبارکه غافر آیه 58 آمده است:
«وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَّا تَتَذَكَّرُونَ»
«و نابينا و بينا يكسان نيستند و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند (نيز) با (مردم) بدكار (يكسان) نيستند چه اندك پند مىپذيريد»
منکر؛ یکسان دانستن مومن و کافر یا جاهل و عالم
یکی از منکرات، یکسان دانستن مومن و کافر، عالم و جاهل و یا بصیر و غافل است که مخالف قانون الهی است و به همین جهت منکر محسوب میشود.
همانطور که ظلمت و نور و وجود عدم با یکدیگر مساوی نیستند، تمام این اضداد نیز با یکدیگر مساوی نیستند و قابل قیاس نمیباشند و نباید انتظار برخورد یکسان را نسبت به این اضداد داشت به عنوان مثال کسیکه برای حضرات معصومین بسیار مایه میگذارد و از مال و جانش برای آن بزرگواران مصرف میکند نسبت به کسیکه این کار را نمیکند یکسان نیست.
در نظام عالم از حیث زندگی حیوانی تفاوتی وجود ندارد اما از حیث زندگی معنوی تفاوت از زمین تا آسمان است.
تاریخ جلسه: 98.7.8 ـ جلسه سی و یکم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه حجر، آیه 29
[2] سوره مبارکه فرقان، آیه 70